دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
خون نسل عطشان

ترک کعبه می‌گوید کعبه‌زاده‌ای دیگر

سوی بی‌خماری‌ها، مست باده‌ای دیگر

 

راه آسمان‌هارا بی‌بُراق می‌تازد

تا بهشت می‌گیرد راه جاده‌ای دیگر

جام بلور

دلم تنگه دلم تنگه برادر

یه لشگر با تو می‌جنگه برادر

 

کمی آهسته‌تر جام بلورم!

که این صحرا پر از سنگه برادر

روضۀ مریم

این روزها که بوی محرم گرفته است

عالم برای داغ تو ماتم گرفته است

 

در روضۀ بهشت، خدا روضه‌خوان توست

جبریل هم برای تو پرچم گرفته است

حضرت امام حسین (ع)

از ازل در غمت عزادارم

روسیاهم، ولی تو را دارم

 

تا که دور سر تو می‌گردم

با ملائک برو بیا دارم

چه صبری!

ابلیس به یک سوی جنون می‌کارد

در سوی دگر آتش و خون می‌بارد

 

دارد به زمین خون خدا می‌ریزد

حقا که خداوند چه صبری دارد

 

خسوف

ز جور شامیان و سنگ کوفی

چرا ای ماه زینب در خسوفی؟

 

چو با تو می‌کنم یک راه را طی

چرا بر محملم، اما تو بر نی؟

آهسته

 

ای یادگار مادرم آهسته‌تر برو

آهسته از مقابل چشمان‌تر برو

 

امرم به صبر کردی و آرام شد دلم

اما بیا ز دختر خود بی‌خبر برو

شمیم

مه کاسه به دست حُسن رویت

سرمست گل از شمیم مویت

 

هر جا که گلی ز خاک روید

با یاد تو سینه چاک روید

سرسپرده

منم که سرسپرده‌ام به عشق تو به نام تو

چه بهره‌ها که برده‌ام ز بخشش و مرام تو

سلامتی که ساکنم به وادی السلام تو

شدم اگر که محترم شدم به احترام تو

شور جنون

محرم ماه الفت با جنون است

چراغ کوچه‌هایش بوی خون است

 

محرم حرمت خون است و خنجر

تلاطم می‌کند حنجربه حنجر

خاک کربلا

نیازمند درت را کرم دریغ مدار

ز اهلِ راه، نشانِ حرم دریغ مدار

 

اگرچه دیده اقامتگه جمال تو نیست

بر این رواق، غبار قدم دریغ مدار

توصیۀ امام حسین (ع) به نهفتن راز

سری اندر گوش هر یک، باز گفت                             

باز گفت این راز را باید نهفت

 

با مخالف، پرده دیگرگون زنید                                

با منافق، نعل را وارون زنید

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×