دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
برو بیا

بال فرشته که خاک پای حسین است

فرش حسینیۀ عزای حسین است

 

فاطمه دنبالش است، صبح قیامت

هر که به دنبال دسته‌های حسین است

ایاک نستعین

هی خیس می‌شویم و عطشناک می‌رویم

ما تشنگان به چشمۀ افلاک می‌رویم

 

ناپاک و پاک، هر چه که هستیم و بوده‌ایم

اینجا که آمدیم همه پاک می‌رویم

 

برگۀ عبور

ماهی سرخ تنگ بلور محرمیم!

ما صید عاشقانۀ تور محرمیم

 

با گریه بر شما به خدا بانمک‌تریم

تا صاحب دو چشمۀ شور محرمیم

کافی

برای روضه‌ات آقا نه روضه‌خوان کافی است

نه چشم‌های بهاری این و آن کافی است

 

نه اشک ما وَ نه اشک تمامی دنیا

نه گریه‌های بلند پیمبران کافی است

شرط

ما را درست لحظۀ آخر رسانده‌اند

بر سفرۀ عنایت زهرا نشانده‌اند

 

دست مرا به توصیۀ او گرفته و

پای مرا به روضۀ بی‌بی کشانده‌اند

دوباره ماه حسین ...

دوباره بوی محرم؛ دوباره بوی خدا

دوباره روضۀ ارباب، روضۀ سقا

 

دوباره هیئت و زنجیر و سینه و لطمه

دوباره بیرق سرخ حسین و بزم عزا

می‌کُشی مرا

یک روز در عزای خودت می‌کشی مرا

در اوج روضه‌های خودت می‌کشی مرا

 

یک روزِ سرخ، مثل غروب محرمی

آقا خودت برای خودت می‌کشی مرا

آقای بهشت

یک وقت ز خانه‌ات جوابم نکنی

با لفظ برو، خانه خرابم نکنی

 

می‌ترسم از آن لحظه که روز عرصات

در زمزۀ نوکران حسابم نکنی

ذاتاً

هر که مرا به روضۀ تو راه داده است

تاج محبت تو به فرقم نهاده است

 

از ابتدای خلقت حق در دو چشم ما

تصویری از عزای محرم فتاده است

زخم

دل، این غریب در به درم زخم خورده است

وین سینه از فراق حرم زخم خورده است

 

اینجا میان نالۀ مواج هیئتت

هر کس نشسته دور و برم زخم خورده است

روایت است

دمید ماه محرم که غرق آه شدیم

بسان طائر زخمی بی‌پناه شدیم

 

دوباره مضطر و غمگین، دوباره نالانیم

و در عزای حسین غریب، گریانیم

 

این سیب‌ها

تو را کشید درختی، درخت ریشه دواند

و بعد طرح دو تا سیب را به شاخه کشاند!

 

خدا کشید دو تا سیب را به شاخۀ تو

و بعد عطر خودش را به شاخه‌هات دواند

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×