دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
رنگ ماتم

باید به محله رنگ ماتم بزنم

بر سر در خانه، چوب پرچم بزنم

 

ایام غم و سیاه‌پوشان شماست

بگذار سیاهی محرم بزنم

 

پرچمی بر عرش

روز اول با همان خاکی که قنبر ساختند

از من و تو، سمت باب القبله نوکر ساختند

 

پرچمی بر عرش کوبیدند: اینجا روضه است

دستۀ سینه زنی پشت پیمبر ساختند

 

کربلای روضه

می‌خرم برجان خود درد و بلای روضه را

می‌کشم برصورتم دست شفای روضه را

 

پیش تو آخر سیاهی روسپیدم می‌کند 

دوست دارم پرچم بزم عزای روضه را

 

اشک ریز غروب گودالم

بوی اسپند کرده مدهوشم

دارم آقا سیاه می‌‌پوشم

 

اشک ریز غروب گودالم

از همین ابتدای چاووشم

 

من از برادر زاده‌های مرتضایم

با قطره قطره خون، هوادار تو هستم

تا آخرین لحظه گرفتار تو هستم

این زندگانی را بدهکار تو هستم

در کربلا باشم، علمدار تو هستم

 

لطف تو می‌‌کشد به حرم عاشق تو را

      شاه کرم به حال دل من نگاه کن

      ماه محرم است، مرا رو به راه کن

 

     لطف تو می‌‌کشد به حرم عاشق تو را

      با یک نگاه می‌‌شود این سینه کربلا

 

کوثر

      خیمه زدیم تا بزنیم از تو دم، حسین

      کوثر شدیم از غم تو دور هم، حسین

 

       با ما زبان گرفته تمام حرم،  حسین

      یا ذالجلال و الکرم و النعم، حسین

 

مرغ دل

     من روی سینۀ تو شدم نوکر حسین

     مادر، پدر، پسر به فدای سر حسین

 

     وقت مرور مرثیۀ حاج ناظم است

     مرغ دلم به سوی حریم تو عازم است

 

شبنم و زمزم

 

     شکر خدا به قافلۀ غم رسیده‌ام

     عمرم کفاف داد و به پرچم رسیده‌ام

 

   شبنم شدم، به چشمۀ زمزم رسیده‌ام

    مادر! به گریه‌های محرم رسیده‌ام

 

خدام بی ادعا

سرتاسر محله‌مان غرق ماتم است

حرف از حسین و زینب و ماه محرم است

 

دیدم میان کوچه جوانی پر از شعور

حی علی الْعزا به لبش بود، غرق شور

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×