دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
خیر دو دنیا

ای بی کفن صدا بزن این بی پناه را

یک عمر را بگیر و بده یک نگاه را

 

با نوکری کسی که ترقی نکرده است

جز نوکری تو که به ما داد جاه را؟

 

ربنا آتنا امام حسین

مروه زینب، صفا امام حسین

کعبۀ بی منا، امام حسین

 

هست ذکر قنوت هر شب من

ربنا آتنا امام حسین

در کرب و بلا قاعدۀ شعر به هم ریخت

بر تشنه محال است که آبی نفرستند

از ساغرشان جرعۀ شرابی نفرستند

 

بین دو حرم هروله کردیم محال است

از چشمۀ زمزم می ‌‌نابی نفرستند

حبّ الوطن

آهو از دشت غزل دل بکن استثنائاً بوی سیب آمده چون از ختن استثنائاً

 

من خراسانی‌ام، اما وطنم کرببلاست متفاوت شده «حبّ الوطن» استثنائاً

دست به دامن حسین (ع)

شد با تو عوض حال و هوایم مادر کردی همه شب دعا برایم مادر

تا دست به دامن حسینت هستم عید است تمام لحظه‌هایم مادر

 

آرزو

در لیله الرغائب محتاج نور عینیم

عمری است خانه زاد ارباب عالمینیم

 

گفتند اگر که حاجت دارید وقتش آمد

گفتیم بی قرار شش گوشۀ حسینیم

 

عشق در هر قدم نوشت حسین

روی صحفه، قلم نوشت حسین پشت هم پشت هم نوشت حسین

 

تا که از کنج خانه راه افتاد اشک چشم ترم نوشت حسین

دریای وصف

باید غزل با یاد رویش پا بگیرد هر مصرعى با عشق او معنا بگیرد

 

در محفل شعر قشنگ چشم‌هایش هر شاعرى باید بیاید جا بگیرد

فطرسم، آمده‌ام تا بشوم جبرائیل

ذکر خیر تو شد و فطرست اینجا آمد نوکری گفت حسین، حال دلم جا آمد

باز هم بوی خوش تربت اعلی آمد رفت در دست تو این دست که بالا آمد باز در حق گرفتار محبت کردی آمدم نه تو مرا سوی خودت آوردی

 

حبّ تو

عشق تو دیوانه کرده عاشق دلداده را بی اثر کرده شرابت مستی هر باده را

 

نوکرت هرکس که باشد، بهترین عبد خداست حبّ تو تا عرش اعلی می‌‌برد افتاده را

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×