دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
باغ لاله‌دار

ای همسفر قرار تو باور نکردنی است من، اربعین، کنار تو، باور نکردنی است

با نیمه جان مانده خودم را رسانده‌ام اینجا، سر مزار تو، باور نکردنی است

مقصد مقدس

پیچیده در تمام جهان ماجرای تو برداشته زمین و زمان را صدای تو هل من معین غربت میراث مادری تکرار می‌شود وسط ماجرای تو

 

شکر خدا هنوز هوایی این غمم

از بقچۀ قدیمی ترمه برای تو رفتم که طاق شال عزا را بیاورم حال دل شکستۀ من خوب می‌شود از زیر تیغه‌های علامت که بگذرم

 

عیدی

 

یا محول دل من رنگ جلا می‌خواهد مس جان می‌دهد و شمش طلا می‌خواهد خلق از دست شما عیدی خود می‌طلبند باز این بنده‌تان کرببلا می‌خواهد

 

یک عمر گریه پای عزای شما کم است

باب لهوف گریه و باب تو سوختن این نعمت است در تب و تاب تو سوختن

 

عالم خراب، حال من از آن خراب‌تر حق است پای حال خراب تو سوختن

دل خوشبو

دست بر سینه فرود آمد و دم خوشبو شد اشک از چشم برون آمد و غم خوشبو شد

نوحه‌‌های دودمه تاب ز هیئت بردند غم که روی جگرم ریخت، دلم خوشبو شد

احرام گریه

 

فصل اشک و سوز و و آه از پردۀ دل می‌شود

باز چشمانم به رنگ سرخ مایل می‌شود

 

باز هم روح الامین مرثیه خوانی می‌کند

کاف و هاء و یا و عین و صاد نازل می‌شود

کشور اشک

آیات زخمت یک به یک تفسیر دارد

هر زخم چندین روضه در تقدیر دارد

 

مثل حبیب این روضه‌‌ها را دوست دارم

یعنی عزادارت مراد و پیر دارد

گریۀ بدون صدا

 

آهش میان هلهله‌‌ها ناپدید شد

از گریۀ بدون صدا ناامید شد

 

دیگر بلند نام تو را می‌زند صدا

او نوحه خواند و خالق طرحی جدید شد

به خدا یک سفر کرببلا کم دارم

چند وقتی ست سحر روضۀ نم نم دارم روی هر شاخۀ پلکم گل شبنم دارم

سال‌ها از غم هجران تو بر سر زده‌ام این روالی ست که در روضه دمادم دارم

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×