دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
میهمانی آتش

«ستاره‌ای بدرخشید و ماه مجلس شد»

سفیدرویی عالم نصیب عابس شد

 

شجاع و پردل و جرئت، بلندبالا بود

همان که شیر سیاه سپاه مولا بود

 

ده ماه همه منتظر ماه تو هستند

غیر از غم معشوق در عالم خبرى نیست

جایی خبرى نیست که از غم خبرى نیست

 

پروانه پرش سوخت، ولى آبرویش شد

ما هم دلمان سوخته، این کم خبرى نیست

 

معرکۀ لاله‌ کاری‌

بریز در دل من هر چه داری از غربت

کجاست مأمن غم‌های کاری‌ات ؟… اینجا!

 

تمام عمر غمت را کشیده‌ام بر دوش

چرا کنون نکنم غم گساری‌ات اینجا؟

 

ام ابیهای حسین

کیست این؟ ام ابیهای حسین

کیست این؟ حضرت زهرای حسین

کیست این؟ سایۀ همپای حسین

کیست پیغمبر فردای حسین؟

کیست جز زینب کبرای حسین؟

 

یک آهِ عزا را به دو عالم نفروشم

هر چند که از داغ تو مرثیه به دوشم

یک آهِ عزا را به دو عالم نفروشم

 

من طایر قدسم به زمین آمده‌ام تا

از برکۀ اندوه تو یک جرعه بنوشم

 

تصویر یک سه ساله، ولی پیر می‌کشم

امشب قلم به دستم و تصویر می‌کشم  تصویر یک سه ساله، ولی پیر می‌کشم  تصویر جای زخم به دستان کوچکش آثاری از کبودی زنجیر می‌کشم 

زیر سر بگذار دل یا زیر پا بگذار سر

خم نخواهد کرد حتی بر بلند دار سر

هرکسی بالا کند با نیت دیدار سر

 

هر زمان یک جور باید عشق را ابراز کرد

چون تو که هر بار دل می‌دادی و این بار سر

 

گذشته از رمضان نیم و من عوض نشدم

میان قلب من و تو گنه شده حائل

دگر برای من انگار توبه شد مشکل

 

گذشته از رمضان نیم و من عوض نشدم

ز بس که خاک گناهان نشسته بر این دل

 

حسین کعبۀ عشق است

انیس خاطر عاشق، نگاه معشوق است

اسیر دام بلا در پناه معشوق است

 

اگر وصال میسر نشد یقین دارم

مزار سوخته دل بین راه معشوق است

 

روضه نمی‌خواهد تنی که سر ندارد

شب‌های جمعه نیمه شب‌ها تا سپیده

بر روی اسرارش خدا پرده کشیده

از راه می‌آید زنی قامت خمیده

لب می‌گذارد روی حلقوم بریده

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×