موضوعات مقالات
    • تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۰/۰۲
    • بازدید: ۱۲۶۷۴
  • حسرتی که به دل ماند و نماند

    نیلوفر مالک

    از بچگی آرزو داشت ظهر عاشورا، علامت را روی دوشش بگذارد و جلودار دسته باشد.
    همه می‌گفتند: «کوچکی، بزرگ که شدی بیا.» بزرگ شد، میان کسانی که داوطلب بودند علامت را بلند کنند، از همه لاغرتر بود.

    • تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۰/۰۲
    • بازدید: ۴۹۲۱
  • لزوم پاسداشت از معارف حسینی

    رسول جعفریان

    عدم توجه به نگه‌داری و پاسداشت ارزش‌های حقیقی و واقعی شیعه و حفظ این معارف، سبب شده تا آثار افراد دیگری در تاریخ از جمله برخی صوفیان و افرادی که اعتقاد صحیحی نداشتند، در بین مردم رشد کند.

    • تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۱۰/۰۱
    • بازدید: ۶۳۵۸
    • تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۹/۳۰
    • بازدید: ۷۱۴۰
  • زیارت اربعین، تداوم هدف عاشورا

    سیّدمحمّدکاظم شمس

    هدف امام حسین (ع) از برپایی واقعه عاشورا، روشنگری و آگاهی‌بخشی به مردم و همچنین نجات‌بخشی بشریت است.
    این اهداف را می‌توان در زیارت اربعین دید و در راهپیمایی اربعین بدان توجه نمود.

    • تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۹/۳۰
    • بازدید: ۸۳۸۹
  • فضایل و شخصیت والای حضرت زینب (س)

    تحریریه سایت تخصصی امام حسین علیه السلام

    حضرت زینب (س) دارای شخصیتی برجسته و کاملی از تمامی جهات بوده‌اند. برای ایشان مقامات و صفات فراوانی ذکر شده است و روایات زیادی در شان وی از ائمه اطهار (ع) نقل شده است.

    • تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۹/۳۰
    • بازدید: ۱۲۹۱۸
  • اشک و عطش

    حمزه ولی‌پور

    پسرک همان‌طور که داشت زنجیر می‌زد، توی صف در هیئت عزاداری پیش می‌رفت که ناگهان باران شدیدی شروع به باریدن کرد. پس از چند لحظه با لحن کودکانه رو به آسمان کرد و با خود گفت: «خدایا گریه نکن. بچه‌ها دیگه تشنه نیستن».

    • تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۹/۲۹
    • بازدید: ۴۹۵۰
  • حسرت

    ابراهیم باقری حمیدآبادی

    دشمن، دور تا دور او حلقه زده بود. خودش را از روی زمین کَند. دستانش، چند قدم آن طرف‌تر در نگاه آب، بال بال می‌زدند.

    به سختی نگاهی به خیمه‌ها انداخت، رویش را برگرداند. نیم نگاهی هم به فرات کرد: «اگر به سمت خیمه‌ها بروم، آب ندارم. اگر به سمت فرات، دست...»

    • تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۹/۲۷
    • بازدید: ۳۳۶۷
  • عشق مشترک

    زهره عیسی‌خانی

    مرد: «هر چی فکر می‌کنم، نمی‌دونم چرا باید ادامه بدیم.»
    زن: «دیگه هیچ نقطۀ مشترکی نداریم.»
    صدای دسته عزاداری، نگاه مرطوبشان را به هم دوخت.

    • تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۹/۲۶
    • بازدید: ۲۱۶۳
  • بازدید

    سجاد یوسفی

    پدرش فوت شد. به سراغ لباس مشکی‌ها رفت. خندید. خیالش راحت شده بود. لباس مشکی‌ها را با شال یا حسین دیده بود.

    هر دیدی بازدیدی دارد!

    • تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۹/۲۶
    • بازدید: ۳۱۷۳
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×