دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
سرمشق

 

آن کشته که دین زنده ز نامش باشد

 پاینده نماز از قیامش باشد

 

فرض است بر او گریه ولى اولی‌تر

 سرمشق گرفتن از مرامش باشد

دریاست حسین

عالم همه قطره‌اند و دریاست حسین

 مردم همه بنده‌اند و مولاست حسین

 

ترسم که شفاعت کند از قاتل خویش

 از بس که کرم دارد و آقاست حسین

 

شهادت اعضا

ما دیده‌ایم هر که به جایی رسیده است

غیر از علی، دل از همه عالم بریده است

 

ماییم و جبهه‌سایی درگاه اهل بیت

کز این در است هر که به جایی رسیده است

 

شوق تشنگی

دوست دارم بنده‌اش خوانَد مرا مولا حسین

تا نباشد در دلم عشق کسی الّا حسین

 

دوست دارم روز محشر او بگیرد دست من

دوست دارم روی در جنّت گذارم با حسین

 

دیدار مجدّد

آمدم باز به دیدار تو، یا ثار الله!

ای خداوند، خریدار تو! یا ثار الله!

 

این تو و رحمت صدباره‌ی تو با منِ زار

این من و بوسه به دربار تو، یا ثار الله!

 

خون‌بها

ای خون بهای خون تو ذات خدا! حسین!

من هر چه داشتم به بهای تو ریختم

 

عمر و جوانی‌ام همه طی شد به راه تو

دار و ندار خویش به پای تو ریختم

 

سرخط معرفت

ای فروغ ازلی جلوه‌گر از افعالت!

صلوات ابدی بر تو و بر اعمالت!

 

می‌کند کسبِ جلالت، به جلال تو قسم!

کعبه‌ی ربّ جلیل از حرم اجلالت

 

چشم ناز

 

تا شد کتاب عشق خدا باز، ای حسین!

نام تو بود حرف سرآغاز، ای حسین!

 

از ذرّه‌های خاک تو خورشید سر زند

در کار کیست این همه اعجاز؟ ای حسین!

وعدۀ بهشت

 

لطف حسین ما را تنها نمی‌گذارد

گر خلق واگذارند، او وا نمی‌گذارد

 

او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم

مولا به کام غرقاب ما را نمی‌گذارد

دوستی حسین

 

گر نیست غیر حال فکاری مرا حسین!

جز با غم تو نیست قراری مرا حسین!

 

عبد تو و گدای تو و نوکر توام

گر جزو شیعیان نشماری مرا حسین!

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×