دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
نخل دین

اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت

وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت

 

نخلی که حسین روز عاشورا کاشت

از اشک عزای اربعین ریشه گرفت

 

تجسّم غربت

سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش

بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش

 

سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت

گواه بر سخنم تربت امامانش

 

لطف بى کرانه

لطف امام هادى و نور ولایتش

ما را اسیر کرده به دام محبتش

 

بر لطف بى کرانۀ او بسته‌‏ایم دل

امشب که جلوه‌گر شده خورشید طلعتش

 

ساقۀ عرش

 

سرچشمۀ خیر و برکات است حسین

معراج صلات‌ و صلوات است حسین

 

فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش

مصباح هدی، فُلک نجات است حسین

چشمۀ حیات

 

من در بر کشتی نجات آمده‌ام 

در ساحل چشمه‌ حیات آمده‌ام

 

تا زودتر از زود گناهم بخشند

قبل از عرفه در عرفات آمده‌ام

کشور عشق

 

از روی حسین تا نقاب افکندند

در کشور عشق، انقلاب افکندند

تبریک به توفان‌زدگانِ غم و درد کشتی نجات را به آب افکندند

نامۀ عاشورا

ثبت است به خون، چکامۀ عاشورا

 فرض است به ما ادامۀ عاشورا

 

در هاله‌اى از عشق و یقین پایان یافت

 با نام رقیّه، نامۀ عاشورا

 

قافله‌سالار اسیران

ای که اخلاص، در آمیخته با‌ایمانت  

صبر و‌ایثار، در آویخته از دامانت

روح روحانی تو از دم روح القدسی است

نفس رحمانی تو، از نفس رحمانت

هنر کشته شدن

عشق راهی است که دارد خطر کشته شدن  

عاشق آن است که بندد کمر کشته شدن

ماه و خورشید اگر شمع ره زندگی‌اند  

کهکشان‌هاست چراغ گذر کشته شدن

مهر دل آرا

عاشق روی توام، رخصت دیدارم بخش

کشتۀ عشق توام، لطفی و احیایم کن

ای حسین!‌ای پسر فاطمه! دریاب مرا

التفاتی کن و، سرشار تمنایم کن

غم عاشورا

ای شرار غمت از دایرۀ خاک، حسین! 

شعله انداخته در دامن افلاک، حسین!

برقی از آتش داغ تو، نمی‌گردد کم 

انس و جان را بود ار دیدۀ نمناک حسین

هر دم ‌شهید

 

ای کربلا! ای کعبه‌ی عشق و امیدم!

بعد از جدایی‌ها به دیدارت رسیدم

 

ای کربلا! آغوش بگْشا، زینب آمد

من زینبم کز رنج دوری‌ها خمیدم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×