دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
سه پردۀ عشق، پردۀ سوم

می‌شود باز پرده‌ای دیگر

پرده‌ای سرخ، پرده‌ای پرپر

پرده‌ای، در میان آتش و دود

پرده‌ای، در میان خاکستر

ای فدای تو هم دل و هم جان

منم آنک حماسه‌ای دیگر

فصلی از یک ترکیب‌بند عاشورایی
شهید عشق

نمی‌دانم چه سوزی بود از عشق تو در سرها

که دل‌ها می‌زند پر در هوایت چون کبوترها

 

به خون پاک خود خطی نوشتی از فداکاری

کز آن حرفی نمی‌گنجد به دیوان‌ها و دفترها

فصلی از یک شعر
تجلّی در منا

ای حسین، ای بهترین روزگار

شاهکارِ خلقت پروردگار

 

ای بلاگون و بلاجوی الست

ای ز جام سرمدی مخمور و مست

گوهر دُرجِ عصمت

دختر مرتضی، امیر عرب

گوهر دُرج معرفت، زینب

 

بضعۀ مصطفی، رسول کریم

آن سرافراز واجب‌التعظیم

جرس از صدا ماند

چو در کوفه خورشید گیتی فروز

شتابی دگر کرد، در نیمروز

 

به کردار طشتی، لبالب ز خون

بر این نیلگون طارم واژگون

ای به روز غم یتیمان را پدر

دور باش از آه آتش‌زای من

کاتش سوداست سر تا پای من

 

جذبۀ عشقش‌کشان، سوی شهش

در کشش زینب، به سوی خرگهش

 

شب اول

دوباره اشک می‌ریزم به پای ماجرایی سرخ

دوباره یار می‌آید وَ بر دوشش عبایی سرخ

 

دوباره روضه می‌خوانند مردم با صدایی سرخ

که بر پا می‌شود یک بار دیگر کربلایی سرخ

وداع

ز کویت ای برادر با دو چشم خون‌فشان رفتم

ز بار رنج و غم با قامتی همچون کمان رفتم

 

تو گر از خون خود این سرزمین را گلسِتان کردی

ولی من همچو بلبل با فغان زین گلسِتان رفتم

وفای خواهری

بیا در کربلا محشر بیین، کین گستری بنگر

نظر کن در حریم کبریا، غارتگری بنگر

 

فروشنده حسین و، جنس هستی، مشتری یزدان

بیا کالا ببین، بایع نگه کن، مشتری بنگر

 

طور تجلّی

چون کرد با برادر خود قصه را تمام

رو بر مدینه کرد که یا سید الانام

 

این شاه سر جدا شده از تن حسین توست

این سینه‌چاک ناوک دشمن حسین توست

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×