دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
بهار محرم

محرم آمده شکر خدا کنیم همه

به گریه محشر کبرى به پا کنیم همه

 

به شکر اینکه رسیدیم به عزاى حسین

ز سینه عقدۀ یک ساله وا کنیم همه

صدای پای محرم

دوباره می‌رسد از ره، صدای پای محرم

سلام ماه حسین جان و گریه‌های محرم

 

چه نفس‌های شریفی که می‌شوند در این ماه

شبیه کعبه سیه پوش ماجرای محرم

کبوتر

روضه شروع شد، همه پر در بیاورید

از این بهشت میوۀ نوبر بیاورید

 

حالا که حوض کوثر ما گریه بر شماست

یک کاسه اشک ناب، از آن ور بیاورید

راهیان کرببلا

صد شکر می‌کنم که گرفتار تو شدم

منت نهاده اى و عزادار تو شدم

 

احرام عشق بسته به میقات آمدم

حیران کوى وصل به دیدار تو شدم

ترکیب بند عاشورایی حزین لاهیجی (بند دوم)

شاهی که نور دیدۀ خیر الانام بود ماهی که بر سپهر معالی تمام بود

شد روزگار در نظرش تیره از غبار باد مخالف از همه سو بس که عام بود

 

اَمانُ مِن النّار لِزوّارِ الحسین فی لَیلَهِ الْجمعه

یکدفعه عاشقم شد و کم کم مرا خرید زیبا و زشت، هرچه که بودم مرا خرید

 

مانند «جُون» قبل مُحَرَم شدم غلام مانند«عُون» بعد مُحَرَم مرا خرید

بهشتِ گریه

باز آمدم که گریه به دشت بلا کنم

دردی مگر برای دلم دست و پا کنم

 

باز آمدم به گریه بشویم درون خویش

جان را به نور عشق گل روشنا کنم

 

باز آمدم که قفل دل تیره بشکنم

باز آمدم کبوتر دل را هوا کنم

غم از جنس محرم

غم از جنس محرم داشت باران هزاران قطره ماتم داشت باران

میان دستۀ زنجیرزن‌ها به روی شانه پرچم داشت باران

 

آهنگ حیرت

ز لب تشنگان، ساغری مانده باقی  

وز آن شعله‌ها اخگری مانده باقی

 

نه از عاشقان، عاشقی ایستاده  

نه از یاوران، یاوری مانده باقی

راوی محرم

نکند باد بیاید، سر نی خم بشود!  

و از‌این باغچه، یک شاخۀ گل کم بشود

نکند ابر بخواهد، همۀ بغضش را  

در غزلخوانی یک گریۀ نم نم بشود

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×