سرگذشت حضرت رقیه (ع) در کربلا
میلاد نیکوپایان منفرد
مصیبتهای وارد شده بر دختر خردسال امام حسین (ع) که در خرابه شام، از شدت سوز و گداز در فراق پدر، جان به جان آفرین تسلیم نمود. شرح سرگذشت حضرت رقیه (س) را در ادامه این مطلب مطالعه کنید.
مصیبتهای وارد شده بر دختر خردسال امام حسین (ع) که در خرابه شام، از شدت سوز و گداز در فراق پدر، جان به جان آفرین تسلیم نمود. شرح سرگذشت حضرت رقیه (س) را در ادامه این مطلب مطالعه کنید.
سرزمین کربلا،مکانی استثنایی و تاریخساز بوده است. برای تحقیق پیرامون ابعاد مختلف و اتفاقات رخداده در این زمین مقدس، لازم است معنای لغوی واژه کربلا بررسی شود.
در این نوشتار سعی میشود ارتباطِ اتفاقات رخداده در این سرزمین با نامی که برای آن در نظر گرفته شده است، ازنظر تاریخی و لغوی موردبحث قرار گیرد.
سیاست مالی خلفای اموی (به ویژه معاویه و پسرش یزید) تفاوتهای بنیادی با سیاست مالی خلفای نخستین داشت. سیستم حکومتی معاویه کاملاً سلطنتی و با تقلید از دربار حکومتی، روم و ایران بود. اختصاص دادن املاک خالص برای خاندان حکومتی، تمرکز بخشیدن به سازمان خراج و تخصیص درآمد حاصل از آن فقط برای خلیفه
1. مکه، امین (ص) و تکرار مدام پیامی که نادیده گرفتندش و حج آخری که پر ازغربت بود.
2. غدیر، علی (ع) و شترهایی که بهشتی میشدند...
همهچیز و هرچه بود از غدیر شروع شد.
حسین (ع) مانند پیامبر (ص) آخرین باری است که به دور کعبه میگردد
آغاز کربلا و مظلومیت و شهادت، از محرم نیست. چنین نیست که حسین (ع) با استشمام بوی تربت کربلا، خود را آماده شهادت و زینبش را مهیّای اسارت کرده باشد؛ بلکه آن زمان که سفیر عشق، مسلم بن عقیل را تشنه لب به بالای دارالاماره کشاندند، غم نامه کربلا آغاز شد.
در بررسی قیام عاشورا به ترتیب تقدم زمانی وقایع، سخن را از داستان تلخ تنهایی ناگهانی مسلم بن عقیل (ع) در شهری که ساعتی قبل پر از یاران او بود آغاز می کنیم. با ورود مسلم به کوفه با عنوان نماینده امام (ع)، بسیاری از مردم شهر با او بیعت کردند که برخی رقم را تا چهل هزار ذکر کرده اند.
کربلا، نامی است که از گذشته های دور به یادگار مانده. از آن زمان که حضرت ابراهیم (ع) در مسیر هجرتش از سرزمین «اُور» به مکّه، پس از عبور از کناره رود فرات به سرزمین پُر برکت کربلا رسید و در آنجا به عبادت خداوند پرداخت.
ما را از چه میترسانید؟ عمری گفتیم جان فدای لب عطشان حسین (ع)؛ عمری گفتیم حسین (ع) ارباب بیکفنمان است. عمری فریاد زدیم حسین (ع) پاره پاره بدن است. حالا میخواهیم 70 بار سر از بدنمان جدا کنید و دوباره زنده شویم تا باز هم فدای او شویم.
فداکارى بیمانند، استقامت، حقپرستی، توکل، قدرت اراده، چشمپوشی از مظاهر و جلوههای فریبنده دنیا و قطع علائق در واقعه جانسوز کربلا، بهقدری از وجود حسین تجلى کرده و دلها را مجذوب او نموده که به عظمتهای دیگر آن حضرت کمتر توجه میشود. مثل اینکه افکار جامعه و عقول بشر کسى را که در راه یارى حق، فداکارى و از خود گذشتگی نشان دهد، مالک تمام عظمتها و فضایل میدانند و هرچه درجه فداکارى عالیتر و خالصتر باشد، عظمت شخصیت او در دلها بیشتر میشود.
پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.
×