دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
گلشن عشق

اى حسینى که جهان در مِحَنت خون گرید!

 آسمان بر تو و قبر و وطنت خون گرید

 

گلشن عشق بُوَد کرببلایت امّا

 عوض خنده، گل این چمنت خون گرید

 

 

زخم گلو

دستى که بست بال تو را با پرت چه کرد؟

 پایى که تاخت بر بدنت با سرت چه کرد؟

 

اى کشته! اى که در دل تاریخ، زنده اى!

 دشمن، نگفتنى است که با پیکرت چه کرد

 

بوسه گاه زینب

دل دیوانه‌ی ما تا زده سر هر جایى

 خود ندیده ز سر کوى تو خوش‌تر جایى

 

بر درت جاى گرفتم که گنهکاران را

 در دو عالم نبُوَد خوش‌تر از این در، جایى

 

پسر فاطمه

 

بی‌دلانى که دم از عشق به تزویر زدند

 سنگ بر آینه‌ی عصمت و تطهیر زدند

 

پیروان پدر فاطمه از جهل و غرور

 پسر فاطمه را کشته و تکبیر زدند

 

مکتب عشق

 

کربلا امروز جولان‌گاه ایمان من است

 مکتب عشق‌آزماى نوجوانان من است

 

روز اتمام بناى کعبه‌ی دل‌ها بُوَد

 وین مناى سرخ هفتاد و دو قربان من است

ذبح عظیم

حسین! اى همه هستى نثار مقدم تو!

 بهار دین و سیاست بُوَد محرّم تو

 

کنند منع عزاى تو دشمنان، چون هست

 سِلاح خانه برانداز کفر، ماتم تو

 

 

ورود به کربلا

نه تنها جان خود را هدیه بر درگاه آوردم

 الها! هر چه دارم من به قربان‌گاه آوردم

 

نه تنها یک گلستان لاله دارم بهر پژمردن

 کنارش یک نیستان ناله‌ی جان‌کاه آوردم

 

منزل‌گاه جاوید

بار بگشایید این جا کعبه‌ی جانان ماست

سرزمین کربلا، قربان‌گه یاران ماست

 

بار بگشایید و بربندید چشم از هر چه هست

 این مناى عشق و منزل‌گاه جاویدان ماست

 

حجّ ناتمام

از کعبه رو به کرببلا می‌کند حسین

 وآنجا دوباره کعبه بنا می‌کند حسین

 

گر ساخته است خانه‌اى از سنگ و گل، خلیل

 آن جا بنا ز خون خدا می‌کند حسین

 

 

کاروان کربلا

از حریم کعبه، آهنگ سفر داریم ما

 مقصدى بالاتر از این در نظر داریم ما

 

می‌رویم از کعبه، سوى کربلاى پُربلا

 کاین چنین حکم از خداى دادگر داریم ما

 

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×