دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
آسانِ دشوار

آسان‌تر از آن نیست، ولی ماه محرم

دشوارترین کار جهان، خوردن آب است

 

خیال عمر ابد

هوای بی کسی‌ام بود، آشنای تو گشتم

خیال عمر ابد داشتم، فدای تو گشتم

 

علیل کوی تو از هر طبیب و درد معاف است

خیال عافیتم بود، مبتلای تو گشتم

 

صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین

دیدۀ مست تو را باده غلام است و بس

خاص‌ترین جام می ‌‌پیش تو عام است و بس

 

صحبت شیر و شکر پیش لبت کافری است

مدحت قند و عسل بی تو حرام است و بس

 

باغ گل سرخ

یا حسین بن علی

خون گرمِ تو هنوز

از زمین می‌جوشد

 

دانشسرای محرم

رسیده به گوشم صدای محرم

سیاهی خریدم برای محرم

 

هوای غریبی دلم را گرفته

هوای حسین و هوای محرم

 

یاران غدیریم و پریشان حسینیم

ما کهنه شرابیم، به پیمانۀ ساقی

ما بست نشستیم به میخانۀ ساقی

 

با این همه می، ‌‌عقل نمانده به سر ما

زنجیری عشقیم، و دیوانۀ ساقی

 

زینب هلال و ماه هلال و سپه هلال

مویش به باد عشق وزیدن گرفته بود

زینب هوای آه کشیدن گرفته بود

 

یک دختر سه سالۀ طناز و با وقار

بر لب گلی به نیت چیدن گرفته بود

 

حریم یاس

تو می‌‌خواهی پر از اخلاص باشی

نگهبان حریم یاس باشی

 

اگر یار حسینی، می‌‌توانی

برای تشنه‌ها عباس باشی؟

 

عصر عاشورا

یک اسب میان خیمه‌ها پیدا شد

در سینۀ دشت شیونی برپا شد

 

بغضی که نهفته در قلم موی تو بود

بر بوم چکید و عصر عاشورا شد

 

غم سنگین

غمی سنگین مرا در بر گرفته

دلم سمت ضریحت پر گرفته

 

محرم می‌‌رود، اما دل من

دوباره نوحه را از سر گرفته

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×