دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
زینت منبرها

میشه با یک پرچم

یه‌جا هیئت باشه

میاد اونجا زهرا

حتی خلوت باشه

 

قصید‌ه‌ای در نعت چهارده معصوم

به یمن آنکه گشودند پرنیان خیال

رمید شام فراق و دمید صبح وصال

 

رسید فصل بهار از پی خریف و شتا

مگر که وام بگیرد ز ابر مال و منال

 

بر حال حسین گریه کردم

ای بیت خدا، خدانگهدار

ای محفل عاشقان بیدار

ای سنگ نشان کوی دلدار

افسوس که با دو چشم خونبار

من از تو جدا شوم دگر بار

ای بیت خدا، خدانگهدار

 

صفایی ز آب فراتم بده

خداحافظ ای کعبه، ای بزم یار

خداحافظ ای بیت پروردگار

 

خداحافظ ای محفل اهل راز

خداحافظ ای قبله‌ام در نماز

 

حج عبّاس تو در علقمه بود

کعبه،‌ ای بیت خداوند جلیل

ای به سنگت، اثر پای خلیل

 

کعبه، ای خانۀ امّید همه

کعبه، ای مرکز توحید همه

 

اما...

تو را غرق محن کردند، اما...

 غریبت در وطن کردند، اما...

 

 غریبانه تو جان دادی، ولیکن

 تو را غسل و کفن کردند، اما...

 

چلچراغی ز گریه

امشب از آسمان چشمانت

دسته‌دسته ستاره‌ می‌‌چینم

در غزل‌گریۀ زلالت، آه

سرخی چارپاره می‌‌بینم

 

وجود من از داغ کربلا خشکید

نگاه چشم ترم کل صحنه‌ها را دید

در این میان فقط از دست زجر می‌‌ترسید

 

اگرچه سینه‌ام از هرم زهر می‌‌سوزد

ولی وجود من از داغ کربلا خشکید

 

ذکر حسین گشته دعا و نوای من

از سن کودکی شده غم آشنای من

باد خزان وزیده به دولت سرای من

بغض و شرر گرفته مسیر صدای من

بالا گرفته کار دل و گریه‌‌های من

 

اوج غربت

مسلمان نه! بگو دنیا پرستند

که در بین حرم حرمت شکستند

به قصد خونت ‌ای خون خداوند

همه زیر عبا شمشیر بستند

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×