دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
مدح حضرت علی اکبر (ع)
غزال لیلا

پسر از جای خود برخاست، بسم اللهِ مَجْراها ...

و با او پر کشید آرام چشمی رو به رویاها

 

زمین یک بوسه‌ ایمان شد در آیات قدم‌هایش

و وحی آمد که:  اِنّ الارضْ، لَهُ اِنّا خَلَقْناها  

بوسید روی ماهت و گفتا که محشری

هم در مقام و نام و جلالت تو اکبری هم اینکه در عشیره شما ازهمه سری

گفتا اگر که ختم رسالت نمی‌رسید حتما تو آخرین نبی هستی، پیمبری

به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر (ع)
احمدترین به صفحۀ دنیا رسیده است

دریاترین به دامن صحرا رسیده است  ره واکنید، کعبۀ دل‌ها رسیده است

 یوسف بریده سر، سر بازار آمده  پابوسی‌اش خلیل و مسیحا رسیده است

مدح حضرت علی اکبر (ع)
اَشهدُ اَنّ عشق چاقویش!

کاروان کاروان شب تاریک، گم شده لابلای گیسویش خنجر از دست ماه می‌افتد، در مصاف هلال ابرویش

چشم‌هایش از آسمان لبریز، سینه‌اش داغدار طوفان هاست دست‌هایش به وسعت دریا، هیبت کوه در دو بازویش

به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر (ع)
نشسته روی دوشت آبشارها

سرودن از لب تو با انارها

و راوی شکفتنت بهارها

 

به پاک بودن تو غبطه می‌خورند

زلالی تمام چشمه سارها

ماه پیدا شده در خانه، مبارک باشد

ماه تا آینۀ خانۀ مولا آمد

رونقی تازه به کاشانۀ مولا آمد

 

کودکی تازه‌تر از ریزش باران در باد

شهر آشوب‌تر ‌از حال بیابان در باد

 

چشم وا کرد، چه چشمی است، چراغی روشن

غنچۀ وا شده در دامن باغی روشن

باز هم کوچۀ بنی‌هاشم بوی عطر محمدی دارد

باز هم آسمان این خانه‌ شب پر رفت و آمدی دارد باز هم کوچۀ بنی‌هاشم بوی عطر محمدی دارد

در شبستان زلف تو ترسا، خال بر گونۀ تو هندوکش طاق زیبای ابرویت محراب، وه که لیلا چه معبدی دارد

کار چشم تو مبتلا کردن، خاک را با نظر طلا کردن این زلیخای نفس ما یوسف! عاشق توست هر بدی دارد

شعر حمیدرضا برقعی به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر (ع)
آتش بزن آتش به دلم ای پسر عشق

می‌ایستم امروز خدا را به تماشا ای محو شکوه تو خداوند سراپا

ای جان جوان مرد به دامان تو دستم من نیز جوانم، ولی افتاده‌ام از پا

آتش بزن آتش به دلم، کار دلم را ای عشق مینداز از امروز به فردا

به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر (ع)
آسمان‌ها پر از سرور شدند

 

روز میلادت ای ستارۀ سرخ، ماه بی‌اختیار لرزید و ...

دور چشمان مثل خورشیدت، طبق رسم طواف چرخید و ...

 

آسمان‌ها پر از سرور شدند، غصه‌ها از مدینه دور شدند

لاله‌ها مظهر غرور شدند، پدرت عاشقانه خندید و

ای مبتدا بهِ همۀ خیرها حسین!

کشتی شکست خوردۀ موج فرات‌ها!

ارکان آسمان به تو دارد ثبات‌ها

 

ای مبتدا بهِ همۀ خیرها حسین!

ای منتهی الیهِ تمام نجات‌ها

مدح حضرت علی اکبر (ع)
عباس بر او قل هوالله ُاحد خوانده

از خیمه بیرون آمده پیغمبری دیگر  پیغمبری دیگر که دارد کافری دیگر جبرییل هم دیگر همان جبرییل سابق نیست در محضرش می‌آید اما با پری دیگر

به مناسبت ولادت حضرت علی اکبر (ع)
یک چشم زینب بر حسین، آن چشم دیگر سوی تو

می‌آیی و لیلا شده مجنون عطر و بوی تو دستی به رویت می‌کشد، یک دست بر گیسوی تو

نه بر نمی‌دارد کسی یک لحظه چشم از روی تو یک چشم زینب بر حسین، آن چشم دیگر سوی تو

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×