دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
کجای دشت به خون سر گذاشتی؟ برگرد

که گفته بال کبوتر اضافه آمده است

فقط ز جسم تو یک سر اضافه آمده است

 

برای کشتن تو چون که چون پیامبری

کمان به دست دو لشگر اضافه آمده است

الوداع گل سرخ!

گلویت را ببوسم نازدانه

به لحنی تازه سر دادی ترانه

 

در این قابِ غمین، چشم‌ات چه زیباست!

دریغا! عمر گُل کوتاهِ کوتاست

اسرار نهفته

تأسیس کربلا نه فقط بهر ماتم است

دانش‌سرای مکتب اولاد آدم است

 

از خیمه‌گاه سوخته تا ساحل فرات

تعلیم‌گاه رهبر خلق دو عالم است

 

غمگین کوچکم

غمگین من بخند برای خدا بخند

من هم دلم گرفته، عزیزم بیا بخند

 

گل خنده می­‌کند، تو چرا اخم می­‌کنی؟

دست‌ودل مرا پر گلزخم می­‌کنی

کوتاه سروده
اشک خاموش حسین

زینب...نه ببین! دوباره مادر با اوست

عباس...نه، آیینۀ حیدر با اوست

 

اکبر...نه، بخوان در اشک خاموش حسین

تکرار جوانی پیمبر با اوست

تغزّل ناتمام

غروب تو زود بود

طلوع نابهنگام

سپیدی محض! پاکی سرشار!

دل من سوخته‌تر از دل لیلا شده است

دیدنت در همۀ راه معما شده است

تو کجا نیزه کجا وای چه با ما شده است؟

 

دیدنت سخت ولی سخت‌تر از آن این است

باز هم حرمله سرگرم تماشا شده است

پدر تشنه‌ها خداحافظ

یا بن خیر النساء خداحافظ

در پناهِ خدا، خداحافظ

تو هنوزم مرا نبوسیدی پدر تشنه‌ها خداحافظ

حیدر تو می‌شدی، شه خیبر اگر نبود

پرواز قصه بود فقط، پر اگر نبود

شوق رسیدنِ به فراتر اگر نبود

 

جمعی دخیل بسته به درهای رحمتت

اوجی نبود، حلقۀ این در اگر نبود

بی‌چاره می‌کنم همۀ شهر شام را

آیینه‌دار قافلۀ بی‌قراری‌ام آیینه‌ام شکسته و گرد و غباری‌ام

 

بی‌چاره می‌کنم همۀ شهر شام را از ناله‌ها و گریۀ شب‌زنده‌داری‌ام

بابا به حرف دختر است

حال ما خوب است وقتى چشم ما براین دراست

بى کریمان بدتر است و با کریمان بهتر است

 

برنمی‌گردد دگر این شب نشینی‌هاى ما

قبر مادر پیش رو وعمر ما پشت سر است

دیگر برایِ گوش من لالا ضرر دارد

بابا برایم روزها گرما ضرر دارد

شب هم که شد بر زخم ِ من سرما ضرر دارد

 

دنیای من بعد از غروبِ تو برایِ من

یک لحظه هم ماندن در این دنیا ضرر دارد

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×