عباس حسین
سید مهدی شجاعی
اکنون مردی از اسب به زیر افتاده است.
مردی که دوشینه شب، خواب را بر چشم دشمن حرام کرده است.
مردی که حیاتش، حیات دشمن را تا این لحظه معلق نگاه داشته است.
مردی که تنفسش، نفس را در سینه دشمن، حبس کرده است.
مردی که صلابتش، پشت غرور دشمن را به خاک مالیده است.
اکنون شیری بر زمین افتاده است که هیبت زنده بودنش، زندگی را در مذاق روباهان، تلخ میکرده است.