دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
براق عاشورا

اى براق لیله الاسراى من!

 لیله الاسراست عاشوراى من

 

مرکب رهوار من! اى ذوالجناح!

 مونس پیکار من! اى ذوالجناح!

 

زیارت کربلا

دیدم به طواف مرقد دوست

آلوده‌تری ز من نباشد

 

بالای سرش نماز خواندم

آن جا که سری به تن نباشد

 

خاک لاله فام

 

اى کشته‌ی اشک‌ها! به نام تو سلام!

 بر شور محرّم الحرام تو سلام!

 

هفتاد و دو گل به کوى تو پرپر شد

 بر خاک همیشه لاله فام تو سلام!

به حسین

 

قسم به خون شهیدان! به کربلا! به حسین!

خدا به حشر ببخشد گناه ما به حسین

 

طلوع ماه مبارک، مبارکش باشد

کسی که روزه‌ی خود سازد ابتدا به حسین

 

قرآن ناطقم

 

قرآن ناطقم که چنین پاره‌پاره‌ای

تو خفته‌ای به خاک و مرا نیست چاره‌ای

 

خورشید من ببین که دگر زینب تو را

در هفت آسمان نبُوَد یک ستاره‌ای

دریاى غم

 

به خاک کربلا تا پا نهادم با سر افتادم

 در این دریاى غم دردا! که بار دیگر افتادم

 

سرت در این سفر با ما به هر جا کرد همراهى

 به یاد آن سر خونین به خاکت با سر افتادم

حکایت جانسوز

به کویت ارمغان، خون دل و چشم تر آوردم

 ز پیشت قلب غمگین بردم و غمگین‌تر آوردم

 

منم زینب که از کویت به صد رنج و محن رفتن

 ولى در آمدن افزوده داغ دیگر آوردم

 

کاروان اشک

ای مدینه! سوز دیگر ساز کن

در به روی داغ‌داران، باز کن

 

ای زمینت، جنّت‌الاعلای من!

دامنت، کنعان یوسف‌های من!

 

اوّل زائر

اوّلین ‌زائر، حسین را جابر است

جان فدای او! که اوّل زائر است

 

کیست جابر؟ زبده‌ی ارباب دین

پیری از اصحاب «خیر‌المرسلین»

 

 

عبور از قبور

 

کاروان سوخته اندر فراق

چون رسیدی بر سر راه عراق

 

گفت «نعمان» با امام مبتلا:

این دو راه یثرب است و کربلا

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×