دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
آواز سنگ

گفتم اگر سرت نبود ولی پیکر تو هست مادر اگر که نیست ولی خواهر تو هست

 

اما چه پیکری که چه راحت بلند شد دیدم که عضوهات به یک نقطه بند شد

پیکر پرپر

 بعد من کار تو خواهر سخت است دیدن داغ برادر سخت است

 

آخرین لحظه به هنگام وداع آه بوسیدن دختر سخت است

آیۀ تطهیر

 وقتی که کافرها تو را تکفیر کردند سرنیزه‌ها خواب تو را تعبیر کردند

 

ظهر است اما اسب‌ها روی تن تو چندین هلال ماه را تصویر کردند

کعبۀ من

دل نیست اینکه دارم، گنجینۀ غم توست

بیگانه باد با غیر، این دل که محرم توست

 

ورد زبانم امسال، ذکر مصیبتت بود

امسال عالم من، در فکر عالم توست

سرفراز

ای که صد پاره چوگل، در ره جانان تنِ توست

سرخ رو پرچمِ اسلام ز پیراهن توست

 

سربلند از سر پُر نور تو شد نیزه، ولی

آنکه خم پیشِ ستمکار نشد گردنِ توست

 

تفسیر عشق

تفسیر عشق درس الفبای کربلاست

لب تشنه خضر در پی صحرای کربلاست

 

«باز این چه شورش است که در خلق عالم است»

نیل و فرات تشنۀ موسای کربلاست

 

سرافرازی

روزی که ستم، دست درازی می‌کرد

با خنجر، حنجر تو، بازی می‌کرد

 

وقتی که سرت به منبر نیزه نشست

دیدند که نیزه، سرفرازی می‌کرد!

 

صدای ریزش آب

تیری که به مشک آن وفادار نشست

بَند دل و رشته امیدش بگسست

 

چشمی که نداشت ... آخر از ریزش آب

برخاست صدایی و دل مرد شکست

 

هیهات بر غفلت

عزم تو اگر نبود، حق رسوا بود

خون تو اگر نه، ننگ پابرجا بود

 

«هیهات» تو گر نبود بر غفلت ما

بیداری ازین خواب گران، رؤیا بود

 

بی نام حسین اشک روان‌ها نمی‌ارزد

در کوچۀ لیلاست که جان‌ها نمی‌ارزد

آزردگی از زخم زبان‌ها نمی‌ارزد

 

هم صحبت موسی شدی و همدم چوپان

کی گفته مناجات شبان‌ها نمی‌ارزد

 

وقتی که نباشد دل تو با دل مهمان

تکریم و بفرما و بمان‌ها نمی‌ارزد

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×