دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
کوتاه سروده
می‌شکستی ای کاش

آن سو نگران، نگاه پیغمبر بود خورشید، رسول آه پیغمبر بود

ای تیغ پلید می‌شکستی ای کاش آن حنجره بوسه‌گاه پیغمبر بود

طشت و تیغ و خون شهید

در زیر آفتاب مبر آن جمال را

با کس معامله منما آن جلال را

 

گفتی که هست، آمدم و آب هم نبود

از اصغرت بترس و بکش احتمال را

گردن عاشق هفتاد و دو آهو

 

آسمان خم شده تا بوسه زند مویش را ماه دیدست در آیینۀ او رویش را تشنه لب آمده آورده به قربانگاهت گردن عاشق هفتاد و دو آهویش را  

کوتاه سروده
سفینه النجاه من

سوار بی‌شکیب من چه قدر خسته می‌رود

    کجاست دست‌های من که دست‌بسته می‌رود

 

و خیمه‌های سوخته قدم قدم، نفس نفس

 سفینه النجاه من دکل شکسته می‌رود

آهای دست عزیزی که اوّل عشقی

دلت گرفته چرا حال تو خراب شده است

عزیز، چشم قشنگت چرا پرآب شده است

 

مگر که کودک من عیب و علّتی دارد

 جواب داری و امّا دلت کباب شده است

جواب تشنگی‌ات در کجای این خاک است؟

دوباره سر بزن ای آفتاب خون‌آلود

بتاب بر شب این ذرّه‌­های دوداندود

 

زمان بدون بهار و زمین عقیم نبود

اگر رگان درختان مسیر خون تو بود

نور است این معامله

با سینه‌ای که تنگ بلور است، یا حسین

ما و دلی که سنگ صبور است، یا حسین

چون آب ِچاه از لب تو هر که دور شد

تا روز حشر، زنده به گور است، یا حسین

 

 

ناوک تیر محبّت به دل شاه و گدا زد

خیمه آن تشنه لب آن روز که در کرببلا زد

دل پی گوهر مقصود به دریای بلا زد

 

قد برافراشت دلیرانه و با کلک شهادت

بر سر صحنۀ پیمان ازل نقش وفا زد

نیزه‌ها سربه­ سر ستاره شدند

کاروان رفت و موج موج سکوت بر لب تشنه خیز دریا ماند

آه از آن خیمه‌­های سوخته دل، شانه­‌هایی تکیده تنها ماند

 

کاروان رفت و دشت خالی شد، نیزه‌ها سربه­ سر ستاره شدند

آفتاب از کنار ماه گذشت، دست‌های بریده بر جا ماند

تقدیم به حضرت فاطمۀ صغری (سلام الله علیها)

همره کاروان عاشورا

کرده‌ای هفت شهرغم را طیّ

مادر داغ‌های بی پایان

دختر دردهای پی درپی

تویی که خون خدایی

همین که نیزه جدا کرد تار و پود تنت را

کبوتران همه خواندند شعر پر زدندنت را

 

کمند و نیزه و شمشیر تا دخیل ببندند نشانه رفته ز هر چار سو ضریح تنت را

 

مسیح نَفَس

تا می‌دمد از یاد تو در شهر نشان‌ها           در معرضِ عطر کلماتند دهان‌ها

بوی تن تو با نَفَس خاک چه کَردَست      کِامروز پر از بوی بهشتند جوان‌ها

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×