دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
عرش نی

خورشید بر این تیره مغاک افتاده است؟

یا بر سر نی آن سر پاک افتاده‌ است؟

 

بر عرش نی از تلاوت او پیداست

هفتاد و دو سوره روی خاک افتاده‌ است

تفسیر خجسته

شوریده‌سری که شرح ایمان می‌کرد

هفتاد و دو فصل سرخ، عنوان می‌کرد

 

با نای بریده نیز بر منبر نی

تفسیر خجسته‌ای ز قرآن می‌کرد

 

کجا افتاده؟

انگشت تو از دست چرا افتاده؟

گل از چه ز شاخه‌ای جدا افتاده؟

 

ای ناطق قرآن که جدا گشته سرت

بسم‌الله این سوره کجا افتاده؟

 

حریر نور

چون دید به نوک نی سرش را خورشید

بر خاک، تن مطهرش را خورشید

 

آرام، حریر نور خود را گسترد

پوشاند برهنه پیکرش را خورشید!

 

درس مردانگی

تا ابد جلوه‌گه حق و حقیقت سر توست

معنی مکتب تفویض، علی‌اکبر توست

 

طفل شش ماهه تبسم نکند پس چه کند

آنکه بر مرگ زند خنده، علی‌اصغر توست

چراغ سخن

درآتشی از آب و عطش سوخت تنت را

در دشت رها کرد تن بی کفنت را

 

پرپر شده بر خاک رها کرد و پراکند

در خاطره‌ها عطر خوش پیرهنت را

ما همه بیمارهای دوری از شش گوشه‌ایم

می‌نویسم عشق و بی تردید می‌خوانم جنون

هرکسی دیوانه‌تر السابقون السابقون

 

می‌نویسم عشق و بی تردید می‌خوانم حسین

عاقلان دانند لکن اکثرا لایعقلون

عرش حق را چو گوشواره، حسین

حمد و شکرِ مزید یکتا را

خالق واهبُ العطایا را

که عطا کرد روزیِ ما را

آفرید آیۀ تولا را

کربلا داد و ذکر مولا را

کوتاه سروده
ارباب شهید

ای نور امید، یا اباعبدالله

قرآن مجید، یا اباعبدالله

 

با خود خبر شهادتت آوردی

ارباب شهید، یا اباعبدالله

کربلایی شدم از اول راه

 ابرم و بارش بی پروایم

موجم و همسفر دریایم

 

مثل خورشید کویری خشکم

مثل مهتاب شب صحرایم

دورِ مجنون گذشت، نوبت ماست

ما که هستیم؟ انتخاب حسین

از دعاهای مستجاب حسین

گرد راهی در آفتاب حسین

پرِ کاهی در التهاب حسین

گلی از خاک بوتراب حسین

قرآن فاطمه است که تکمیل می‌شود

آیات عاشقی است که تنزیل می‌شود

یس و مریم است که ترتیل می‌شود

 

کوثر و مُلک بوده و والفجر هم رسید

قرآن فاطمه است که تکمیل می‌شود

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×