دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
هلال کامل

کسی که از امام عصر خود خواهد وصالش را

کسی که آرزو دارد نظاره بر جمالش را

 

ندارد چار‌ه‌ای جز اینکه بشناسد در این دنیا

صراط مستقیمش را، حرامش را، حلالش را

 

حج عبّاس تو در علقمه بود

کعبه،‌ ای بیت خداوند جلیل

ای به سنگت، اثر پای خلیل

 

کعبه، ای خانۀ امّید همه

کعبه، ای مرکز توحید همه

 

مبادا که با دست خالی روم

مدینه، صفا بخش جان و دلم

فراق تو مشکل‌ترین مشکلم

 

دریغا که همچون نسیم سحر

مرا زود بگذشت عمر سفر

 

این درد از مدینه مرا برد کربلا

آنقدر خسته‌ام، قدمم پا نمی‌دهد

گاهی مسیر از من عابر کلافه است

وقتی پیاده راهی این جاده می‌‌شوم

حتی برای من چمدان هم اضافه است

سنگینی سفر به بلندای جاده‌هاست

 

آخرین حلقۀ شب‌‌های محرّم هستم

 عاقبت آه! کشیدم نفس آخر را

نفس سوخته از خاطر‌ه‌ای پرپر را

 

روضه‌خوانی مرا گرم نمودی امشب

روضۀ آنهمه گل، آنهمه نیلوفر را

 

تو یادگار آخرین کربلایى

یا باقر از فرط غمت افسرده گشتیم

از غصۀ جانسوز تو پژمرده گشتیم

 

هر شیعه در دل، حجلۀ داغ تو بسته

سنگینى داغت دل ما را شکسته

 

تجسّم غربت

سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش

بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش

 

سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت

گواه بر سخنم تربت امامانش

 

اما...

تو را غرق محن کردند، اما...

 غریبت در وطن کردند، اما...

 

 غریبانه تو جان دادی، ولیکن

 تو را غسل و کفن کردند، اما...

 

چشمۀ غم دنیا

سینه‌ام چون تلاطم دریا

چشم من چشمۀ غم دنیا

 

داده‌ام این دل اسیرم را

دست بال و پر کبوترها

 

معصوم هفتم

ای پنجمین امام که معصوم هفتمی

از ما تو را ز دور «سلامٌ علیکمی»

 

بر درد جهل خلق، ز عالم طبیب‌تر

نامت غریب و قبر، ز نامت غریب‌تر

 

آتش اشک‌

ای خیمۀ عشق از تو بر پا مانده

ای از تو دهان علم هم وا مانده

 

از آتش اشک‌هایتان معلوم است

در کرب و بلا کودکی‌ات جا مانده

 

مسافر چهار ساله

چهار ساله است و مثل کاروانیان مسافر است

چهارساله است و شاهد غمین‌ترین مناظر است

 

بنا به کربلا رسیدن است، کربلا رسیدنی است

بنا به داغ دیدن است، دیده و شکسته خاطر است

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×