دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند نهم: عقیلۀ بنی‌هاشم، حضرت زینب (س)

زینب چو کوه، صولت و چون مه جمال داشت

یک بیشه شیر بود که روحِ غزال داشت

 

یک سینۀ نحیف و شکیب هزار داغ؟

غم، از شُکُوهِ غم شکنش انفعال داشت

 

گاهی به آسمان نگه از درد می‌فکند

گویی ز روزگار، هزاران سؤال داشت

کوتاه سروده
از نیزه شکسته بندری ساخته‌اند

با تیر به دریای تنت تاخته­‌اند

از نیزه شکسته بندری ساخته‌اند

 

در ظهر عطش تمام کشتی­‌بانان

روی بدن تو لنگر انداخته‌اند

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند هشتم: حضرت علی اکبر (ع)

گرما در اوج بود و هوا شعله می‌کشید

حتی نفس ز سینه به لب­‌ها نمی‌رسید

 

جوشن به بر چو آتش سوزنده داغ بود

گویی عرق ز گونۀ خورشید می‌چکید

 

کوتاه سروده
چرخید تمام قبله‌ها رو به فرات

تاریخ گذشت و ظهر عاشورا شد

خورشید میان خاک‌ها پیدا شد

 

چرخید تمام قبله‌ها رو به فرات

 آن‌وقت زمین معبد خنجرها شد

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند هفتم: حضرت قاسم بن الحسن (ع)

آن چهرِ بر فروخته، ماهِ تمام بود

نو رُسته بود، لیک چو گل سرخ­فام بود

 

همچون بنفشۀ طَبَری تُرد و تازه بود

چون میوه‌های نورسِ ناچیده خام بود

 

قدّش کمی ز قامتِ شمشیر، بیشتر

گویی چو ذوالفقارِ علی در نیام بود

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند ششم: حضرت علی اصغر (ع)

چون موج روی دست پدر پیچ و تاب داشت

وز نازکی، تنی به صفای حباب داشت

 

چون سوره‌های کوچک قرآن ظریف بود

هرچند او فضیلتِ امّ الکتاب داشت

 

چون ساقه­‌های تازۀ ریواس، ترد بود

از تشنگی اگرچه بسی التهاب داشت

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند پنجم: حبیب بن مظاهر

ای عشق از تو پیر و جوان را گریز نیست

ای سربلند با تو کسی سر به زیر نیست

 

چونی که تا به مُلک دلی خانه ساختی

دیگر کسی به جز تو در آن دل امیر نیست

 

گر سوی کس اشاره به جان باختن کنی

فرقی میان عاشق بُرنا و پیر نیست

 

با حافظ کنار کوثر

نیمه شب بود، شنیدم که کسی می‌آید «مژده ‌ای دل که مسیحا نفسی می‌آید» مَشک بر دوش از آن دور صدا زد: مادر! «از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر» دل پژمردۀ ما هم به صدا می‌آید «فیض روح القدس ار باز مدد فرماید»

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند چهارم: عشق، حماسه، غم

این کاروان که عازم سرمنزل دل است

فارغ ز ره گشودن منزل‌به‌منزل است

 

گم‌گشته‌ای که راه به خورشید بسته بود

اکنون همو ز راهروانِ رهِ دل است

کوتاه سروده
خورشید نمایان شده از زاویه‌ات

شب جامه سیاه کرده در مرثیه‌ات

خورشید نمایان شده از زاویه‌ات

گفتند به لب‌های حسینت نرسید

در کرب و بلا قطره‌ای از مهریه‌ات

 

ترکیب بند عاشورایی علی موسوی گرمارودی
بند سوم: حر

حُر شرم می‌کند که به مولا نظر کند

یا از کنار خیمۀ زینب گذر کند

 

دیروز، ره به چشمۀ خورشید بسته بود

امشب چگونه روی به سوی قمر کند

کوتاه سروده
مجنون

آشفتگی از نگاه مجنون پیداست

از آتش گونه­‌های گلگون پیداست

 

از دورترین نقطه به او خیره شوید

مانند جزیره‌­ای که در خون پیداست

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×