دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
شیعه را پاسدار می‌آید

 

باز بوی بهار، عطر نعیم

صحبت کردگار و لطف رحیم

 

باز آهنگ رَبَّناَ اغفرلی

نیتِّ قُربِ آشنای قدیم

خالی شده جهنّم و آتش فرو نشست

 

ما شیعه زاده‌ایم و هوادار حیدریم

تا آخرین نفَس همگی یار حیدریم

 

عمّار یاسر، اَصبغ و سلمان و مالکیم

حُجر و کمیل و میثم تمّار حیدریم

طیّ هفته

دیگر چه صحبتی‌ست میان من و شما

وقتی فکنده‌ام ز دلم پردۀ حیا

 

گاهی به صبح جمعه کنم جستجویتان

حتی به گریه گویمت آقا بیا بیا

مثل همیشه

دردم مداوا می‌کنی مثل همیشه

عقده ز دل وا می‌کنی مثل همیشه

 

آئینه زیبا می‌شود با یک نگاهت

دل را تو شیدا می‌کنی مثل همیشه

جمعه به جمعه

پنهان ز دیده‌هایی و پیدا نمی‌شوی

ای آخرین بهار! شکوفا نمی‌شوی؟

 

دل‌های ما سراچۀ هر چیز غیر توست

بیهوده نیست در دل ما جا نمی‌شوی

فیض دعا

مباد لحظه‌ای از یادتان جدا باشم

خدا کند همۀ عمر با شما باشم

 

مرا رها مکن از آستانه‌ات آقا

رضا مشو که ز درگاهِ تو جدا باشم

نامکررها

رصد شده­ است دلت در نگاهِ کوثرها

رصد شده ا­ست در آیینۀ پیمبرها

 

کلیم! نوح! محمد! مسیح! ابراهیم!

خلاصۀ دل پاک پیام­ آورها!

 

دست طلب‌ها

پل می­‌زند تا آسمانت، دنبال هم دست طلب‌­ها

ده قرنِ پی در پی، نشسته ا­ست، خورشید یادت روی شب­‌ها

 

جان می‌­دهد نامت غزل را، فریادهای لَمْ یَزَل را

حُیّ علی خیرِالعَمل را، تا آخرین دم روی لب­‌ها

سفیر صلوات

لب­‌های عطشناک تو آغاز حیات­ است

دین­ست ... یقین­ست ... عروج­ست ... صلات­ است

 

با نبض تو باید بتپد قلب جهانی

نبضی که نمایانگر محیا و ممات­ است

لیاقت

امروز اگر بوی تو احساس شود

آمیخته با عطر خوش یاس شود

 

جز تو چه کسی لیاقت این را داشت

در جمع زنان مادر عباس شود؟

نکهت

من نکهتی از بوی گل یاس شدم

اسطورۀ سوز و ساز و احساس شدم

 

ما بین فرشتگان دو عالم من

از روز ازل مادر عباس شدم

ریشۀ عشق

ای مادر عباس فدای پسرت

ای همسر خورشید فدای قمرت

 

ای ام بنین مادر سقای حرم

تو ریشۀ عشقی و وفا شد ثمرت

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×