مشخصات شعر

جمعه به جمعه

پنهان ز دیده‌هایی و پیدا نمی‌شوی

ای آخرین بهار! شکوفا نمی‌شوی؟

 

دل‌های ما سراچۀ هر چیز غیر توست

بیهوده نیست در دل ما جا نمی‌شوی

 

راحت‌طلب شدیم و به خود هم نیامدیم

حق داشتی مجیب دعاها نمی‌شوی

 

ما را به حال خود مگذار ای طبیب حُسن

از حال و روز ما ز چه جویا نمی‌شوی؟

 

ای همدم قبیلۀ سربندهای سرخ

یکبار همنشین من آیا نمی‌شوی؟

 

جمعه به جمعه می‌گذرد بی‌خیال تو

آماده نیستیم و هویدا نمی‌شوی

 

هر سائلی که سائل رویت نمی‌شود

بر هر ز پا فتاده که آقا نمی‌شوی

 

شـب‌های جمعـه در حرم جد اطهـرت

تا صبح گریه می‌کنی و پا نمی‌شوی

 

ای کردگار حُسن، عزیز خدا بیا

از بهر انتقام شه کربلا بیا

جمعه به جمعه

پنهان ز دیده‌هایی و پیدا نمی‌شوی

ای آخرین بهار! شکوفا نمی‌شوی؟

 

دل‌های ما سراچۀ هر چیز غیر توست

بیهوده نیست در دل ما جا نمی‌شوی

 

راحت‌طلب شدیم و به خود هم نیامدیم

حق داشتی مجیب دعاها نمی‌شوی

 

ما را به حال خود مگذار ای طبیب حُسن

از حال و روز ما ز چه جویا نمی‌شوی؟

 

ای همدم قبیلۀ سربندهای سرخ

یکبار همنشین من آیا نمی‌شوی؟

 

جمعه به جمعه می‌گذرد بی‌خیال تو

آماده نیستیم و هویدا نمی‌شوی

 

هر سائلی که سائل رویت نمی‌شود

بر هر ز پا فتاده که آقا نمی‌شوی

 

شـب‌های جمعـه در حرم جد اطهـرت

تا صبح گریه می‌کنی و پا نمی‌شوی

 

ای کردگار حُسن، عزیز خدا بیا

از بهر انتقام شه کربلا بیا

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×