دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
چلچراغ خانه

السلام ای مادر عشق و ادب

همسر شایستۀ شاه عرب

 

السلام ای نور ایمان و یقین

مادر عباس یا امّ‌البنین

 

دو اسماعیل

چه قابل دارد ابراهیم از این پس من، دو اسماعیل

بگیر از دست‌های منتظر لطفاً، دو اسماعیل

 

اگر چه من درختم شاخه‌ام تنها دو گل دارد

همین دار و ندارم هست از گلشن، دو اسماعیل

 

برگ‌ریزان

خبر داده بودند بین‌النهرین را

برگ‌ریزانی می‌آید

غم‌های جهان

شبیه گُل که با هر چیز دیگر فرق دارد

ولی نه، با گل این شرم معطّر فرق دارد

 

و با آتش‌فشان‌های تب‌آلود جهان هم

دو چشمش، این دو خورشید شناور، فرق دارد

 

خورشیدهای گمشده

این نام‌ها که زمزمه‌ای بر لب منند

خورشیدهای گمشدۀ زینب منند

 

بی‌دعوت از مسیر شهادت گذشته‌اند

این «از مدینه آمده‌ها» کوکب منند

فصل بلند شکفتن

حالا تو از همیشۀ خود سر به زیرتر

از هر چه شعر، هر چه غزل، بی‌نظیرتر

 

طوفان چندم است، مگر می‌توان شمرد؟!

آه‌ای زنی که کوه به صبرِ تو سجده برد!

حضور سرخ ۲

شب شد! ولی نه! قافله شب را کنار زد

خورشید، خیمه در جریان غبار زد

 

منبر نهاد، حضرت خورشید، روی باد

مکتب! طنین خطبه‌ی غرای بامداد!

حضور سرخ ۱

آهی کشید و دور و برش را نگاه کرد

بی‌اختیار، پشت سرش را نگاه کرد

 

مثل همیشه طرز نگاهش غریب بود

این التفات پر هیجانش عجیب بود

دو ماه پاره

دو میوۀ دل خود را سپرده دست برادر

نگاه خیمه پر از اشک، وداع آخر مادر

 

شفق شفق گل خورشید به روی دامن این دشت

دو ماه پاره گواه طلوع سرخ برادر

 

شیرزن

سلام بر کمال بی‌حد و حصر

که پیش او کمال آورده کسر

 

قلب وفا روح ادب جان عشق

مادر گل‌های گلستان عشق

مهد علمدار

روح ادب حضرت امّ‌البنین

بر تو و اندیشۀ تو آفرین

 

ای سحر آیینۀ لبخند تو

صبح در اندیشۀ پیوند تو

شمع عزا

کیستی ای در سخن پنهان شده؟

شعر عاشورائیان را جان شده

 

کیستی ای زن؟ زنان را افتخار

کیستی ای از قبیله یادگار؟

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×