دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
حرّ بن یزید ریاحى

 

سلام باد به حر! بر یقین و ایمانش!

 که میزبان شهادت نمود مهمانش

 

براى آمدنش انتظار داشت حسین

 که دیده بود ورا در شمار یارانش

 

بکر بن حىّ بن تیم الله بن ثعلبۀ تیمى

 

ز ما سلام به بکر بن حىّ تیمى باد!

 که نام او نرود تا خدا خداست ز یاد

 

حرارتى که ز عشق حسین در دل داشت

 گرفت دستش و کردش ز بندگى آزاد

جابر بن حجّاج تیمى

 

سلام باد به جابر، نبیره‌ی حجّاج!

 که در سلاله‌ی تیمى شد از شهادت، تاج

 

قدم گذاشت به منهاج عشق و آزادى

 به همّتى که به رضوان رسید از این منهاج

 

بند دوّم

 

عشق در جوش می‌شود امشب

 عقل، مدهوش می‌شود امشب

 

بحر غفران و چشمه‌ی رحمت

 باز در جوش می‌شود امشب

ترجیع بند گل سرخ محمّدى «بند اوّل»

 

خیز و در بزم ما قدم بگذار

 از عدم، روى در قدم بگذار

 

در بر ما درآى و روى نیاز

 بر در سابق النّعم بگذار

رحجّت سوّم

 

دست قدرت تا ز رخسارش نقاب انداخته

 شور عشقش شورشى در شیخ و شاب انداخته

 

ماه اگر امشب مسیر نور خود را گم کند

 نى عجب زیرا نظر بر آفتاب انداخته

قهرمان عشق

یاد مدینه می‌کنم امروز با سلام

 اى شهر وحى و شهر رسالت! تو را سلام!

 

باد از مَلَک درود تو را! وز خدا سلام!

 بر منزل نخست پیمبر، قُبا سلام!

 

راز خدا

 

باز به جوش آمده دریاى عشق

 موج زده بحر گهرزاى عشق

 

از دل دریا گهرى ساخته

روشن و تابنده و پیراسته

خورشید ولایت

 

فرشته، نغمه‌ی «الله اکبر» می‌زند امشب

 ز نام پنج تن بر عرش، زیور می‌زند امشب

 

مگر بار دیگر معراج خواهد رفت پیغمبر

 که رضوان گل به سر، زیور به پیکر می‌زند امشب

 

میلاد حضرت سیّدالشّهدا (ع)

 

آفتابى امشب از بطحا رخ، ازهر ساخته

 کز تجلّی شام گیتى را منوّر ساخته

 

مهر تابانى فروزان گشته کز انوار خویش

 مهر را شرمنده و مه را مکدّر ساخته

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×