آخرین عصرجمعۀ رمضان، دل من بی قرار می‌‌‌ماند

گرچه غرق گناه و معصیت است، پای این انتظار می‌‌‌ماند

قدر این ماه را ندانستم، چشم بر هم زدم که رفت از دست

جمع شد سفره، شک ندارم که، کرم سفره‌دار می‌‌‌ماند

به حق خدای شب قدرها

بیا‌ ای دعای شب قدرها

حضور تو تنها نفس می‌‌‌دهد

به حال و هوای شب قدرها

سفره‌دار خدا، امام زمان

دگر امشب بیا امام زمان

شب قدر است هر کجا هستی

التماس دعا، امام زمان

بگیر تو دستت سر و سامونمو

ر‌ها نکن حال پریشونمو

فدات بشم، فقط یه بار نگام کن

منم وسط می‌‌‌ذارم این جونمو

ای عزیز خدا، امام زمان

صاحب روضه‌ها، امام زمان

بر سر و سینه می‌‌‌زنی ‌ای وای!

فرق او شد دو تا، امام زمان

چه زود از دست ما ماه خدا رفت

مه تسبیح و تهلیل و دعا رفت

مه احیا مه شب زنده‌داری

مه روزه مه صدق و صفا رفت

ای خیر نالۀ سحری، صاحب الزمان

از درد ما که باخبری، صاحب الزمان

ما ندبه‌های پشت سر مرکب توایم

پایان راه در به دری صاحب الزمان

درد دل ما بی تو فراوان شده آقا

دل‌ها همه امروز پریشان شده آقا

بد می‌‌‌گذرد زندگی مردم دنیا

بی تو همۀ سال، زمستان شده آقا

بی‌ تو یک‌ لحظه‌ نخواهم‌ همۀ‌ دنیا را

با تو آسوده‌ کنم‌ طی‌، سفر عقبی‌ را

لحظاتی‌ که‌ به‌ زیر علمت‌ سینه‌ زدم‌

حس‌ نمودم‌ به‌ خدا مرحمت‌ زهرا را

اومدم دعا کنم تا که بیای

هی خدا خدا کنم تا که بیای

بعداز این می‌خوام که همراه دعا

دوری از خطا کنم تا که بیای