دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ترکیب بند عاشورایی حزین لاهیجی (بند چهارم)

خونین لوای معرکه کارزار کو؟  میدان پر از غبار بود، شهسوار کو؟

واحسرتا! که از نفس سرد روزگار افسرده شد ریاض امامت، بهار کو؟

ترکیب بند عاشورایی حزین لاهیجی (بند پنجم)

ای دل! چه شد که از جگر افغان نمی‌کشی؟ آهی به یاد شاه شهیدان نمی‌کشی؟

سرها جدا فتاده، تن سروران جدا

در کربلا سری به بیابان نمی‌کشی؟

ترکیب بند عاشورایی حزین لاهیجی (بند سوم)

ای مرگ! زندگانی از این پس وبال شد جایی که خون آل پیمبر حلال شد

مهر جهان فروز امامت به کربلا از بار درد، بدر تمامش هلال شد

ترکیب بند عاشورایی حزین لاهیجی (بند دوم)

شاهی که نور دیدۀ خیر الانام بود ماهی که بر سپهر معالی تمام بود

شد روزگار در نظرش تیره از غبار باد مخالف از همه سو بس که عام بود

 

ترکیب بند عاشورایی آشوب آشتیانی (بند اول)

دی چون هلال ماه محرّم شد آشکار

پژمرده چون فلک زدگان، لاغر و نزار

 

گیتی برون نمود ز تن، کسوت حریر

پوشید جامۀ سیه و، گشت سوگوار

 

غزل عاشورایی فنا زنوزی

باز این فغان و غلغله اندر زمان چیست؟

این آتش زبان «فنا» را، زبانه چیست؟

 

مرغان باغ، کرده چرا سر به زیر پر

درمانده جمله از طلب آب و دانه چیست؟

 

رباعی عاشورایی فانی بروجردی

گفت زینب که: مرا دیدۀ تر می‌باید

گریه بر خویش به هر شام و سحر می‌یابد

 

بهر بی‌برگی اولاد علی در ره شام

توشه از خون دل و لخت جگر می‌باید

 

قصیدۀ عاشورایی حاوی سنندجی

 

بزرگ بار خدایا بدان نخستین نور

که از صبوحی بزمت گرفت جام ظهور

 

که او هنوز نبی بود و ماسوا پنهان

که او هنوز جلی بود و ماسوا مستور

 

ترکیب بند عاشورایی صفایی جندقی (بند اول)

 

امروز روز قتل شهیدان کربلاست

صحرای محشر، عرصۀ میدان نینواست

 

پشت حسینیان حجاز، از هلال غم

صوف مخالفان عراق، از نشاط راست

 

ترکیب بند عاشورایی فدایی مازندرانی (بند اول)

 

در حیرتم که لاله دلـش داغـدار کـیسـت؟

سنبل گشوده و گیسو و آشفته تار کیسـت؟

 

گل از برای چیست که بنموده جامه چاک؟

باد صبا به طرف چمـن بـی‌قـرار کیـسـت؟

 

ترکیب بند عاشورایی رضا‌ قلی‌خان هدایت (بند اول)

 

زین جورهـا که کرد سپـهر پر انقـلاب

در حیرتم که از چه دو عالم نشد خراب

 

آن خیمه‌ای که هر سحری با صد انفعال

بی‌رخصت اندر آن ننـمودی رخ آفتـاب

 

رباعی عاشورایی طراز یزدی

در کام تو چون زهر شود آب حیات

یاد داری اگر که چرخ وارون حرکات

 

افکند به خاک پیکر پاک حسین

لب تشنه به حسرت نگران سوی فرات

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×