دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
تو انتخاب خدایی برای سقایی

غزل غزل بنویسم حدیث رویایی

برای اوج ادب منتهای شیدایی

 

برای وصف شماپای شعر می‌لنگد

تو انتخاب خدایی برای سقایی

نفرین به «شمر» و «ابن زیاد» درون من

تو زنده‌ای، برای خودم گریه می‌کنم

در مجلس عزای خودم گریه می‌کنم

 

پیچیده بانگ سرخ و رسای تو در زمین

بر مرگ بی صدای خودم گریه می‌کنم

کوتاه سروده
روزگار بد

نه سلامی

نه امضایی

نه عکسی

 

قرآن ناطق

بگـذار گـریـه، درد دلـم را  دوا کـنـد        چشمـم نـظـر  بـه قـافـلـۀ کـربـلا  کـنـد 

 

مـــاه مـحــــرم آمــده   تــا آفـتـاب هــــم         هــر بـامـــداد،  دیـده بـه انـدوه  وا کـنـد

شمر تعزیه

غرق خون وقت صحنۀ آخر بین گودال داشت جان می‌داد با نفس‌های گرم و بی رمقش دل حضار را تکان می‌داد

آب بابا (به مناسبت روز جهانی کودک)

 

یا رب! این نوگل خندان که سپردی به منش

وای اگر خار بروید به کنار چمنش

 

طفلم امروز زبانش به سخن وا شده است

مثل هر کودک دیگر «آب بابا» سخنش

موج نی

دشت، تشنه، خیمه، تشنه، قمقمه، تشنه

از عرق‌ریز خجالت، علقمه، تشنه

 

آن طرف خار و خسی تا خرخره سیراب

این طرف گل‌های باغ فاطمه (س)، تشنه

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×