دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
خورشید محو سجدۀ طولانی تو بود

ای مظهر نجابت و اخلاص و سادگی

ای اسوۀ یگانگی و ایستادگی

 

عرش خدا ندیده به پای تواضعت

اینگونه ساده با نسب شاهزادگی

به یاد کرب وبلا و غروب عاشورا

حریم سینۀ من در شراره افتاده

در انعکاس نگاهم ستاره افتاده

 

زحجله‌گاه لبم خون تازه می‌ریزد

دگر نفس زدنم در شماره افتاده

 

شکست حجمۀ بغض گلو گرفتۀ من

به یاد خاطره‌هایی دوباره افتاده

حسین فاطمه، تو چیز دیگری

پای قلم دوباره رسیده سر قرار

ای آسمان به دفتر شعرم غزل ببار

 

تندیس دلربایی و ای منتهای عشق

لطفی کن و به خانۀ چشمم قدم گذار

بابا ببین شبیه زنی سالخورده‌ام

بابا نگاه پر شررم درد می‌کند

قلب حزین و شعله‌ورم درد می‌کند

 

از بس برای دیدن تو گریه کرده‌ام

چشمان خیس و پلک ترم درد می‌کند

تو انتخاب خدایی برای سقایی

غزل غزل بنویسم حدیث رویایی

برای اوج ادب منتهای شیدایی

 

برای وصف شماپای شعر می‌لنگد

تو انتخاب خدایی برای سقایی

دوازدهم محرم (شهادت امام سجاد به روایتی)؛ انتقام

با ما بگو ز تسویۀ بی مرام‌ها

از چشم هرزه و نظر ازدحام‌ها

 

دیدم محاسن تو ز خونت خضاب شد

از بس که سنگ خورده‌ای از پشت بام‌ها

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×