مشخصات شعر

نماز امام

شاه گفتا با «زهیر» و با «سعید»:

باید اکنون پیش رویم ایستید

 

تا صلات خوف بنْمایم ادا

هم شما را اجر باشد با خدا

 

پور عبداللَّه، سعید و هم زهیر

آمده مشکات آن مصباح خیر

 

خویش را کرده سپر بر جان شاه

تا که آسیبی نیابد از سپاه

 

شه، فریضه‌یْ ظهر را کردی ادا

در نمازش کرده یاران، اقتدا

 

در نماز سبط پیغمبر، سعید

آن‌چه آمد تیر، بر تن می‌خرید

 

هر چه پیکان آمدش آن نام‌ور

سینه و تن را همی کردی سپر

 

خود نمازش را چو شه دادی سلام

بر زمین افتادی از زخم سهام

 

پس به سوی روضه‌ی رضوان شتافت

وین قفس را طایر روحش شکافت

 

روح قدسی تا نباشد در کسی

روح قدسی تا نباشد در کسی

نماز امام

شاه گفتا با «زهیر» و با «سعید»:

باید اکنون پیش رویم ایستید

 

تا صلات خوف بنْمایم ادا

هم شما را اجر باشد با خدا

 

پور عبداللَّه، سعید و هم زهیر

آمده مشکات آن مصباح خیر

 

خویش را کرده سپر بر جان شاه

تا که آسیبی نیابد از سپاه

 

شه، فریضه‌یْ ظهر را کردی ادا

در نمازش کرده یاران، اقتدا

 

در نماز سبط پیغمبر، سعید

آن‌چه آمد تیر، بر تن می‌خرید

 

هر چه پیکان آمدش آن نام‌ور

سینه و تن را همی کردی سپر

 

خود نمازش را چو شه دادی سلام

بر زمین افتادی از زخم سهام

 

پس به سوی روضه‌ی رضوان شتافت

وین قفس را طایر روحش شکافت

 

روح قدسی تا نباشد در کسی

روح قدسی تا نباشد در کسی

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×