- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۲۳
- بازدید: ۲۱۴۴
- شماره مطلب: ۲۹۸۸
-
چاپ
وداع با کعبه
ای مُحرمان مَحرم، بار سفر ببیندید
احرام حج خونین، بار دگر ببندید
من خود خلیل عشق و، چاووش کربلایم
چاووش کربلا را، بار سفر ببندید
عشق خدای خواند، ما را به حج برتر
دامان عشقبازی، نک بر کمر ببندید
ما را رضای جانان، اصل است و غیر از این نوع
از آن چه او نخواهد، باید نظر ببندید
بر پردههای محمل، آیات خون نویسید
بر گردن شترها، زنگ خطر ببندید
در حجرههای جنّت، ماییم و لعل حوران
از حجر دل بگیرید، چشم از حجر ببندید
هر کس شهید ما شد، جاوید زنده ماند
با پنجۀ شهادت، بر مرگ، در ببندید
در پیش تیغ و پیکان، جان را به کف بگیرید
وز سوز تشنهکامی، زخم جگر ببندید
ای دختران معصوم! دل از پدر بگیرید
ای مادران مظلوم! چشم از پسر ببندید
تقدیر ما «مؤیّد»! چون نیست جز شهادت
هرگز نمیتوانید، دست قدر ببندید
-
نخل دین
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
-
تجسّم غربت
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
-
لطف بى کرانه
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بستهایم دل
امشب که جلوهگر شده خورشید طلعتش
-
ساقۀ عرش
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
وداع با کعبه
ای مُحرمان مَحرم، بار سفر ببیندید
احرام حج خونین، بار دگر ببندید
من خود خلیل عشق و، چاووش کربلایم
چاووش کربلا را، بار سفر ببندید
عشق خدای خواند، ما را به حج برتر
دامان عشقبازی، نک بر کمر ببندید
ما را رضای جانان، اصل است و غیر از این نوع
از آن چه او نخواهد، باید نظر ببندید
بر پردههای محمل، آیات خون نویسید
بر گردن شترها، زنگ خطر ببندید
در حجرههای جنّت، ماییم و لعل حوران
از حجر دل بگیرید، چشم از حجر ببندید
هر کس شهید ما شد، جاوید زنده ماند
با پنجۀ شهادت، بر مرگ، در ببندید
در پیش تیغ و پیکان، جان را به کف بگیرید
وز سوز تشنهکامی، زخم جگر ببندید
ای دختران معصوم! دل از پدر بگیرید
ای مادران مظلوم! چشم از پسر ببندید
تقدیر ما «مؤیّد»! چون نیست جز شهادت
هرگز نمیتوانید، دست قدر ببندید