- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۱۰
- بازدید: ۵۸۵۲
- شماره مطلب: ۱۳۵۹
-
چاپ
پشت حصار حرم
دل، پشتِ حصار حرمت خستهترین است
در سایۀ دیوار تو بنشستهترین است
بگشا گره از بال فرو بستۀ پرواز
کاین خیل کبوتر به تو دلبستهترین است
سازی است شکسته، دلِ آیینه تباران
بنواختهای آنچه که بشکستهترین است
زنجیر غلامان تو تا نوحهگری کرد
چشمان به خون تر شده، سر دستهترین است
عمری است که در دیدۀ ما شور فرات است
تا دیده به تاریخ تو پیوستهترین است
پیشانی عُشّاق تو را مِهر تو مُهر است
این نقش جبینی است که برجستهترین است
نذرت چه کنم؟ غیر نفسهای بریده
تا هست در اندوه تو بگسستهترین است
پشت حصار حرم
دل، پشتِ حصار حرمت خستهترین است
در سایۀ دیوار تو بنشستهترین است
بگشا گره از بال فرو بستۀ پرواز
کاین خیل کبوتر به تو دلبستهترین است
سازی است شکسته، دلِ آیینه تباران
بنواختهای آنچه که بشکستهترین است
زنجیر غلامان تو تا نوحهگری کرد
چشمان به خون تر شده، سر دستهترین است
عمری است که در دیدۀ ما شور فرات است
تا دیده به تاریخ تو پیوستهترین است
پیشانی عُشّاق تو را مِهر تو مُهر است
این نقش جبینی است که برجستهترین است
نذرت چه کنم؟ غیر نفسهای بریده
تا هست در اندوه تو بگسستهترین است