- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۳/۲۱
- بازدید: ۲۶۴۱
- شماره مطلب: ۱۲۲۷
-
چاپ
وارث هفتاد و دو خورشید
تو مُهر یقین به روز تردید شدی
مضمون دعای سفرۀ عید شدی
هم منجی کوچههای تنهایی یاس
هم وارث هفتاد و دو خورشید شدی
-
سرمشق جدید
در حسرت آب مرد تنها، تشنه
لبهای ترکخوردۀ دنیا تشنه
تکلیف شب غنچه عوض خواهد شد
سرمشق جدید: آب،بابا،تشنه
-
دنیا کویری میشود، اما نمیمیرد
باران نمیبارد چرا صحرا نمیمیرد؟
دنیا کویری میشود اما نمیمیرد
دیری است با اندوه میپرسم سؤالی را
از دیدن لبهای تو دریا نمیمیرد؟
-
نگاه روشن
خورشید را به سجده میاندازد، برق نگاه روشن دیدارت
دریا به خواب رفته و میبیند، چشمان پرستارۀ بیدارت
امشب چراغها همه خاموشند، پایان قصه را تو روایت کن
باید که دید دایره سهم کیست، باران عشق خورده به پرگارت
-
ترانۀ پاک اذان
اگر چه غربت از این آسمان نخواهد رفت
بدون اذن تو تیر از کمان نخواهد رفت
همین که ظهر شود، گوشها به سوی لبی
بهجز ترانۀ پاک اذان نخواهد رفت
وارث هفتاد و دو خورشید
تو مُهر یقین به روز تردید شدی
مضمون دعای سفرۀ عید شدی
هم منجی کوچههای تنهایی یاس
هم وارث هفتاد و دو خورشید شدی