دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
اشکم به درد بزم عزای حسین خورد

 

ای دستگیر خلق خدا دست‌هایتان

زیباترین جواب دعا دست‌هایتان

 

گفتم در این مسیر گدایی‌تان کنم

شاید رسد به دست گدا دست‌هایتان

به یاد بی کفن کربلا

کسی بدون دلیل از صدا نمی‌افتد

لب کلیم ز سوز دعا نمی‌افتد

 

کریم در غل و زنجیر هم کریم بُود

به دست بسته شده، از عطا نمی‌افتد

 

اگرچه خاک نشسته به روی لب‌هایت

عقیق، پا بخورد از بها نمی‌افتد

کوتاه سروده
زهرای بتول کربلایی زینب

تو مهر قبول کربلایی زینب

زهرای بتول کربلایی زینب

ای وارث نهضت حسین بن علی!

در شام، رسول کربلایی زینب

کوتاه سروده
تو پشت و پناه عالمینی زینب

 بر آل عبا تو نور عینی زینب

تو پشت و پناه عالمینی زینب

در فضل و شرافتت همین بس باشد

اینکه تو شریکه الحسینی زینب

کوتاه سروده
نزدیک‌ترین آینۀ رب، زینب!

هر آینه بانوی مقرب زینب!

نزدیک‌ترین آینۀ رب، زینب!

 

گفتیم وفادارتر از هرکس کیست؟

دیدیم سلیم گفت: زینب، زینب...

کوتاه سروده
در اوج شکوه مثل کوهی بانو

خورشید نجابت و ادب یا زینب

با فضل و وقار، منتجب یا زینب

در اوج شکوه مثل کوهی بانو

هستی تو عقیله العرب! یا زینب

ما را پیام خطبۀ زینب نجات داد

ما ریزه خوار سفرۀ احسان زینبیم

مدیون لطف و فضل ِ فراوان زینبیم

 

بال ملخ به شانۀ چشم فقیر ماست

عمریست مور مُلک سلیمان زینبیم

 

ما را پیام خطبۀ زینب نجات داد

شکر خدا که جمله مسلمان زینبیم

کوتاه سروده
تو محرم رازهای مولا بودی

ای آینۀ عصمت زهرا! زینب

در صبر و وفا بدون همتا! زینب

 

تو محرم رازهای مولا بودی

چون فاطمه ای ام ابیها! زینب

به مناسبت وفات حضرت زینب (س)
ای بغض‌ترین ابر به باران نرسیده

ای صبرتو چون کوه در انبوهی از اندوه

طوفان بر آشفتۀ آرام وزیده

ای روضه‌ترین شعرغم انگیز حماسه

ای بغض‌ترین ابر به باران نرسیده

بعد یک سال و نیم خون گریه

گفته بودم که دیر یا زود از

راه می‌آیی و مرا با خود

بعد یک سال و نیم خون گریه

می‌بری تا وصال خود، تا خود

 

به مناسبت ولادت امام علی (ع)
عصر روز واقعه تنهاست زینبش

 

با آن دواتِ ناب که زمزم مُرکبش

 جبریل می‌نویسد از آن حُسن مطلبش

 

جبریل می‌نویسد از اوصاف مرتضی

 با آن زبان عرشی و خطِّ مُعَربش

 

وصفش برون ز حدِّ گمان بشر نوشت

 با دست چینی از کلماتِ مُرتبش

نجف و طوس و کربلا حیدر

من همان زائری که می‌دانی

بیقرار از تب پریشانی

 

عابر کوچه‌های دلتنگی

خسته از روزهای حیرانی

 

مردی از خانواده سلمان

عاشقی از تبار ایرانی

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×