دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
کوتاه سروده
خطبه خوان پنجم

خوب است که دریای تلاطم باشی

در بی کسیِ بقیعِ خود گم باشی

 

هر چند که دومین محمد هستی

زیباست که خطبه‌خوانِ پنجم باشی

قهرمان صبر

آفتاب آسمان مجد و رحمت زینب است

حامی توحید و قرآن و ولایت زینب است

 

درّ دریای فضیلت، عنصر شرم و عفاف

قهرمان عرصۀ صبر و شهامت زینب است

سلام علی قلب الزینب الصبور
زینب سرش شکسته ولی سرشکسته نیست

با دست بسته است، ولی دست بسته نیست

زینب سرش شکسته ولی سرشکسته نیست

 

هرچند سربه زیر، ولی سرفراز بود

زینب قیام کرده چون از پا نشسته نیست

 

زینب اسیر نیست، دو عالم اسیر اوست

اورا اسیر قافله خواندن، خجسته نیست

مدح حضرت زینب (س)
اکسیر اشک روضه‌تان مس طلا کند

 در واژه‌های شعر تو دیدم وقار را

حُجب و حیای فاطمی این تبار را

 

با تیغ خطبه فاتح صفین کوفه‌ای

مولا سپرده دست شما ذوالفقار را

یک لرزه بیانداز بر این معجر سبزت

ای آنکه شکستی کمر فاصله‌ها را

بگذاشته‌ای پشت سرت مرحله‌ها را

 

از برکت چشمان مسلمان تو داریم

سوگند به سجادۀ تو نافله‌ها را

 

ای آنکه کشیده است بیابان به بیابان

ردّ قدمت زحمت این آبله‌ها  را

سلام ما بر تو و به حیدر صفدرت

در صف پیغمبران، آیت عظمی تویی

پیک خدا زینت مسجد الاقصی تویی

ماه درخشندۀ لیله الاسری تویی

منبع نور رخ حضرت زهرا تویی

 

کعبه تویی دل تویی کعبۀ دل ها تویی

غدیر و غار حرا و حسین و عاشورا

به آن خدای که بخشد به انس و جان، جان را

به آن نبی که فروغش گرفت امکان را

 

اگر سعادت دنیا و آخرت خواهید

ز اهل بیت بگیرید حکم قرآن را

 

که اهل‌بیت، خدا را مظاهر حلمند

که اهل‌بیت همان راسخون فی العلمند

بعثت سوم او واقعۀ عاشوراست

بانگ تکبیر ز امواج فضا می‌آید

گوش باشید که آوای خدا می‌آید

 

بوی عطر از نفس باد صبا می‌آید

نفس باد صبا روح فزا می‌آید

 

پیک وحی است که در غار حرا می‌آید

به محمد ز خداوند ندا می‌آید

وای از دمی که زینب کبری رسیده بود

طی می‌کنیم سمت ملاقات جاده را

شاید کسی سوار کند این پیاده را

 

وقتش رسیده است که با گریه ریختن

جبران کنید توبۀ از دست داده را

 

تکریم دیگری است همین امتناع‌ها

پس شکر می‌کنیم عطای نداده را

به مناسبت عید مبعث
عیدی کربلا می‌گیره هرکسی که کم نذاره

آسمونیا غزل خون توی این شبِ همایون

جای ذکرحق ببینید صلواته رو لباشون

 

شدن عاشق نگاهت پراشونه فرش راهت

می‌خونن نمازو زیر طاق ابروی سیاهت

تا انتقام کربلا چیزی نمانده

تازه مسلمانم مسلمانِ محمد

عاشق شدم امشب به قرآنِ محمد

 

معلوم شد سررشتۀ کار دلِ ما

دست ابوذر بود و سلمانِ محمد

شیعه فریاد سیدالشهدا است

دامن کوهسار و غار حراست

بانگ اقرأ بلند از همه جاست

 

دم روح القدس ترانۀ وحی

حکم اقرأ صدا صدای خداست

 

این سروش مبارک جبریل

این ندای نجات انسان‌هاست

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×