دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
شاهکار غربت

چهرۀ آیینه اینجا در غبار غربت است

چرخش این چرخ فانی بر مدار غربت است

 

سوزش باد خزان با دشت غوغا می‌کند

برگ می‌افتد زشاخه، نوبهار غربت است

خیر دیدیم...

غم تا غم یار است، از غم خیر دیدیم

از گریه و از آه و ماتم خیر دیدیم

 

هر وقت دم دادیم تو بر ما دمیدى

ما بین دم دادن دمادم خیر دیدیم

 

 

ترکیب بند حضرت زینب (س)، بند نهم

بعد از چهل غروب چهل سال پیرتر

زینب اسیر بود و نگاهش اسیرتر

 

خواهر رسیده است برادر بلند شو

بگذار تا ببیندت این بار سیرتر  

 

بعد از چهل غروب همان داغ اول است

چشم من و نگاه تو کل مسیر، تر 

 

کوتاه سروده
بر می‌گردد

با ناله و شور و شین بر می‌گردد

با مویۀ زینبین بر می‌گردد

 

انگار پس از چهل غروب خونبار

امروز سر حسین بر می‌گردد

اربعینی دیگر

با زخم دل و زخم جبینی دیگر

با ناله و آه آتشینی دیگر

از ماتم خواهر تو باید جان داد

از راه رسیده اربعینی دیگر

چهل شط خون سرگردان

چهل طلوع... چهل صبح زرد بی‌خورشید زمین! به دور مدارت نگرد بی‌خورشید

چهل غروب، چهل شطّ خون سرگردان که از مدار زمین گشته طرد بی‌خورشید

گاهی به دلِ تنور و گاهی دلِ تشت

گاهی به دلِ تنور و گاهی دلِ تشت

گاهی به خرابه‌ها و گاهی شبِ دشت

 

برخیز سوار! از صَفَر خسته شدیم

از نیزه سواری‌ات چهل روز گذشت

کاروان‌ها راهی‌اند و بر لبم جز آه نیست

از غم اینکه مرا تا کربلایش راه نیست

شرح هجران در مجال یک غزل، کوتاه نیست

 

قطره قطره می‌چکد از چشم من باران اشک

کاروان‌ها راهی‌اند و بر لبم جز آه نیست

 

آه هم با دیدن ما می‌کِشَد از سینه آه..

حالِ ماتم دیدگان هم مثل ما جانکاه نیست

هم در نجف هم کربلا پرچم به دست زینب است

صحرا به صحرا، کو به کو، داریم نم نم می‌رویم

پشت سر هم، دم به دم ، آدم به آدم می‌رویم

 

ما هر دو عالم را به این معراج دعوت می‌کنیم

از این سوى عالم اگر آن سوى عالم می‌رویم

 

راهى شدن، دریا شدن، یعنى کمال قطره‌ها

ما هم به راه افتاده‌ایم و جانب یم می‌رویم

 

در حرم روضه خوان خودت هستی

باز هم اربعین رسیده بیا

باز هم از تو بی خبر ماندم

عاشقانت زیارتت کردند

من ولی باز پشت در ماندم

همه آمادۀ لبیک به ارباب شویم

کاش پایِ دلِ ما هم به نوایی برسد

اربعینی، حرمی، کرب و بلایی برسد

 

آری آقاتر از آنی تو که راهم ندهی

دارم امید که از دوست ندایی برسد

 

خاک پای همه زوّارِ تو روی چشمم

این غباری است که از تازه هوایی برسد

نمی‌دانم دوباره می‌رسم تا کربلا یا نه

هوای اربعین دارد دل بیچاره‌ام یارا

نگاهی کن نگاهی کن دل بیچارۀ ما را

 

نمی‌دانم دوباره می‌رسم تا کربلا یا نه

کنم جاری به لب آقا قسم بر جان زهرا را

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×