دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
سوز جگرش

 

یاد هر گه کنم از زینب و سوز جگرش

کشم آهی که فتد در دل گردون، شررش

 

کام نادیده ز ایّام که در اوّل عمر

سوخت از داغِ غمِ مادر و جدّ و پدرش

قهرمان صبر

 

ای اختر فضائل و ای آسمان صبر!

ای زینب! ای به گلشن دین، باغبان صبر!

 

گر شد حسینِ تشنه‌جگر، قهرمان عشق

نازم به همتّت! که تویی قهرمان صبر

حافظ شهیدان

ماجرای کربلا، شرح بلای زینب است

عصر عاشورا، شروع کربلای زینب است

 

شرح صدرش در نمی‌آید به فهمِ اهلِ دل

صبر زینب، آیت صبر خدای زینب است

 

شجر صبر

 

بستند چو بر پشت شتر، محمل زینب

بگْریست دل سنگ، به حال دل زینب

 

گویی به غم و محنت و اندوه سرشتند

از روز ازل، طینت و آب و گِل زینب

غم زمانه

 

ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب

نسوخت هیچ دلی در جهان، چنان دل زینب

 

نگشت شاد، دلش از غم زمانه، زمانی

ز آب غم بسرشتند، گوییا گِل زینب

نمایندۀ زهرا

 

زینب که نماینده بُوَد زهرا را

 بگْرفته به دست، رشته‌ی دل‌ها را

 

از صبر خدایى است که با آن همه غم

 شیرازه کند کتاب عاشورا را

 

سایۀ آفتاب

من مظهر صبر، زینب کبرایم

 هر جا که بُوَد حسین، من آن جایم

 

هر چند که آفتاب بى‌سایه بُوَد

 من سایه‌ی آفتاب عاشورایم

 

خواهر ثارالله

 

این جا حرم سجود مهر و ماه است

بر درگه هفت قبله زین جا راه است

 

آرام‌گه زینب کبراست که او

هم دختر و هم خواهر ثارالله است

 

پیرو

 

ای ماه! به شوق نظرت می‌آیم

با قافله‌ی خون جگرت می‌آیم

 

هستی تو امام من و من پیرو تو

می‌گریم و دنبال سرت می‌آیم

قیامت عشق

در عشق، علامتى به جز زینب نیست

 در صبر، قیامتى به جز زینب نیست

 

آن جامه‌ی عصمتى که زهرا پوشید

 زیبنده‌ی قامتى به جز زینب نیست

 

 

اتمام خلوص

 

زینب که خلوص را به اتمام رساند

 جان داد و وفا را به سرانجام رساند

 

از خون حسین بن على کمتر نیست

 سودى که ز صبر خود به اسلام رساند

صبر حماسه‌ساز

بر اشک جگرگداز زینب صلوات

 بر صبر حماسه‌ساز زینب صلوات

 

فرمود حسین: در نمازم کن یاد

 بر ذکر شب و نماز زینب صلوات

 

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×