موضوعات مقالات
    • تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۵/۰۵
    • بازدید: ۱۶۷۵۴
  • جوون‌مَرد

    علی رضایی

    خجالت می‌کشید، صورتش از گرما سرخ شده بود، روی پیشونیش عرق سرد نشسته بود و دستاش خیس شده بودن، بار صدم بود که طول کوتاه کوچه رو می‌­رفت و می‌اومد، دستار سرخ رنگش رو طوری روی صورتش کشیده بود که کسی نشناسدش، بالاخره تصمیم گرفت دلش رو به دریا بزنه ...

    • تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۴/۰۹
    • بازدید: ۳۶۰۷
  • گریه برای این دست‌ها

    علی رضایی

    خسته بود، گرسنه، فراری، از همه جا بریده بود و پناه آورده بود به مدینه. وارد شهر که شد پرسید دست‌و‌دلباز‌ترین فرد این شهر کیست؟

    • تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۳/۳۰
    • بازدید: ۴۹۳۶
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×