دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ترکیب بند حضرت زینب (س)، بند اول

می‌گوید از شکستن سرو تناورش

این شیرزن که مثل پدر، مثل مادرش...

 

زینب درست مثل پدر حرف می‌زند

میراث مادر است دلِ داغ پرورش!

 

می‌گوید از مصیبت سرخی که دیده است

از قتل عام چلچله‌ها در برابرش!

ترکیب بند حضرت زینب (س)، بند دوازدهم

خمپاره پاره‌های دلم را نشان گرفت

آتش به خانۀ دل پیر و جوان گرفت

 

خمپاره سمت صحن حرم رفت و ناگهان

خورشید شعله‌ور شد و در آسمان گرفت

عشق با زینب تجلّی یافته

با حدیث عشق غوغا می‌کنم

عشق را باعشق معنا می‌کنم

 

صحبت از عشق است و نام زینب است

عشق معنای تمام زینب است

 

کیست زینب جز خدای عاشقی

صاحب صوت رسای عاشقی

کوتاه سروده
سر سجاده

پس از مادر چه تنها بود زینب

امید قلب بابا بود زینب

 

به سر می‌کرد وقتی چادرش را

سر سجاده، زهرا بود زینب

قهرمان صبر

آفتاب آسمان مجد و رحمت زینب است

حامی توحید و قرآن و ولایت زینب است

 

درّ دریای فضیلت، عنصر شرم و عفاف

قهرمان عرصۀ صبر و شهامت زینب است

نجابت موزون

زنی نشسته به قتل برادرش به تماشا

ز خیمه‌گاه کبودش به برزخی ز تمنا

 

زنی که مونس درد و زنی که همدم داغ است

زنی به جذبۀ حیدر، زنی به جلوۀ زهرا

سلام علی قلب الزینب الصبور
زینب سرش شکسته ولی سرشکسته نیست

با دست بسته است، ولی دست بسته نیست

زینب سرش شکسته ولی سرشکسته نیست

 

هرچند سربه زیر، ولی سرفراز بود

زینب قیام کرده چون از پا نشسته نیست

 

زینب اسیر نیست، دو عالم اسیر اوست

اورا اسیر قافله خواندن، خجسته نیست

مدح حضرت زینب (س)
اکسیر اشک روضه‌تان مس طلا کند

 در واژه‌های شعر تو دیدم وقار را

حُجب و حیای فاطمی این تبار را

 

با تیغ خطبه فاتح صفین کوفه‌ای

مولا سپرده دست شما ذوالفقار را

مردم نمی‌بینند حتی سایه‌ات را

تو نوری و خورشید هم خاکستر توست

پرواز صد جبریل در بال و پر توست

 

این آیه‌های مریم در حال تنزیل

یا آبشار رشته‌های معجر توست

نماد صبر

خالق ز نـور آل علی کوکب آفـرید

با یُمن آل فاطمه روز و شب آفرید

 

روز ازل «اَلَسـتُ بِرَبّک» چـو گفـت حق

«قالوا بَلی» شنید و سپس منصب آفرید

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×