دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
تو هزاران خضر را آب بقایی یا حسین

عید قربان است ‌ای یاران، گل افشانی کنید

در منای دل وقوف از حج روحانی کنید

 

تا نیفتاده است جان در پنجۀ گرگ هوا

گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید

 

کعبۀ دل

من دسته گل پرپر گلزار حسینم

من شمع فروزان شب تار حسینم

من کنج قفس مرغ گرفتار حسینم

من عاشق دل باخته و یار حسینم

نی، نینوا، لیلا، جنون ، نون و القلم، ما یسطرون

السابقون السابقون، صحرا، عطش، دریای خون

نی، نینوا، لیلا، جنون ، نون و القلم، ما یسطرون

 

شمشیر در شمشیر شد، دستان حق زنجیر شد

طفل سه ساله پیر شد، آمنت ربّی فاسمعون

بوی گل

طایر گلزار وحی! کجاست بال و پرت؟ که با سرت سر زدی به نازنین دخترت

ز تندباد خزان شکفته‌تر می‌شوی می‌شنوم هم چنان بوی گل از حنجرت 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×