دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
بند پنجم ترکیب بند استاد مشفق کاشانی

 شب شعله خیز با نفس آتشین رسید

صبح از هراس دی، به دم واپسین رسید

آه سحر، به ساحت جان آفرین رسید

«چون خون ز حلق تشنۀ او بر زمین رسید

جوش از زمین به ذروۀ عرش برین رسید»

 

بند یازدهم
ترکیب بند عاشورایی استاد مشفق کاشانی

با هر بنای ظلم، که بنیاد کرده‌ای

کانون عدل و عاطفه بر باد کرده‌ای

وز فتنه سرنگون علم داد کرده‌ای

«ای چرخ، غافلی که چه بیداد کرده‌ای

                   وز کین چه‌ها، درین ستم آباد کرده‌­ای»

بند چهارم
ترکیب بند عاشورایی استاد مشفق کاشانی

در کارگاه هستی، تا نقش ما، زدند

آزادگان، به کوی محبت لوا، زدند

از عالم وجود، قدم در فنا زدند

«بر خوان غم، چو عالمیان را صلا زدند

                   اول، صلا به سلسلۀ انبیا زدند»

بند دوم
ترکیب بند عاشورایی استاد مشفق کاشانی

افتاد تا، ز بام شبستان کربلا

خور، چون سر بریده، به دامان کربلا

خون خدا، گرفت گریبان کربلا

«کشتی شکست خوردۀ توفان کربلا

                   در خاک و خون فتاده به میدان کربلا»

بند نهم از ترکیب بند عاشورایی مشفق کاشانی

این آتش افتاده به کانون حسین توست

کانون ز موج صاعقه وارون حسین توست

این پر شکسته طایر محزون حسین توست

«این کشتۀ فتاده به هامون حسین توست

        وین صید دست‌ و پا زده در خون حسین توست»

 

 

 

از اشک و آه شعله برافروز تشنگی   

بی تاب از شرار غم اندوز تشنگی

 

بند دوازدهم
ترکیب بند عاشورایی استاد مشفق کاشانی

جان جهان به شور تو در پیچ‌  و تاب شد

انگیخت گرد و، سایه کش آفتاب شد

بر چید خیمگی شب، و روز حساب شد

«خاموش محتشم که دل‌سنگ آب شد

                   بنیاد صبر و خانۀ طاقت خراب شد»

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×