دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
ما کنار پر سجادۀ تو شیعه شدیم

 

سوی مجنون برسانید که لیلایی هست

ما شنیدیم در این شهر که آقایی هست

دور این خانه شلوغ است اگر جایی هست

دردمندیم و دلی خوش که مداوایی هست

 

عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق

 

دل ما خورده گره بر ورق دفتر عشق

درس‌ها یاد گرفتیم از این منبر عشق

کسب تکلیف نمودیم اگر از در عشق

عشقمان بوده بمانیم فقط محضر عشق

 

عشق گاهی نوازش قو‌‌هاست

عشق گاهی میان شب بو‌‌هاست

گاه در سینۀ پرستو‌‌هاست

 

عشق گاهی کنار برکۀ آب

عشق گاهی نوازش قو‌‌هاست

 

زاهدترین

خواندند او را آن چنان و این چنینش

اما خدا خوانده ست زین العابدینش

 

دیشب اباالفضل آمد ‌و امشب ابالکوه

از بین زُهاد جهان زاهدترینش

 

قمر مبارک

ای بحر شرف، گهر مبارک ای شمس ضحی، قمر مبارک

ای بانوی شهر، شهربانو دیدار رخ پسر مبارک

نورعلی‌نـور

محیط نـور را نـور آفریدند سپاه شور را شور آفریدنـد

به خورشید ولایت، ماه دادند بگو نورعلی‌نـور آفریدنـد

کوکب اقبـال محمّد

ای اهل دعا! روح دعا باد مبارک در دیـده تجلای خدا باد مبارک

این عید مبارک، به شما باد مبارک لبخند امـام شهدا بـاد مبـارک

 

سفره‌های مناجات

بنا نیست امروز افسرده باشیم پس از چند شب باز پژمرده باشیم

مگر می‌شود نور را دیده باشیم؟ ولی دل به خورشید نسپرده باشیم

احسان چشمت

پر می‌کنیم از می‌گلوی باده‌ها را تا مست باشیم انتهای جاده‌ها را

بعد از دو رکعت عشق بازی باز خواندند در رکعت سوم همان دلداده‌ها را

سه خورشید

 

در گلشن آزادى و عشق و احساس

 آمد به سه روز لاله و نرگس و یاس

 

خورشید سه و چهار و پنج شعبان

 سیماى حسین است و على و عبّاس

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×