دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
حرِّ کرببلا شدن خوب است

خاک بودیم و یاعلی گفتیم

جان گرفتیم تا علی گفتیم

 

ما به ربی که روحمان بخشید

همگی یکصدا علی گفتیم

 

هرکه دارد هوس کرببلا، آماده است

ای که جز خانۀ تو، خلوت ما نیست که نیست

هر چه گشتیم در این میکده جا نیست که نیست

 

من که جز نام تو نامی نشنیدم بی شک

جز صدای تو در این دهر صدا نیست که نیست

 

آنکه حسینش سند کربلاست

بار دگر لب به سخن تر کنم

رو به رواق و صحن حیدر کنم

 

مدح علی بر لبم آغاز شد

بال و پرم سمت نجف باز شد

 

جمال مرتضی

از روزن صبح تا تو را دیدم

گفتم به خودم تو را چرا دیدم

 

راضی نشدم که جز تو را بینم

حق را به جمال مرتضی دیدم

 

برات کربلا

به ظالم خم نخواهد گشت قطعا قد و بالایش

کسی که روز و شب با یاعلی برخیزد ازجایش

 

اگر که ذوالفقارش سر برون آرد به قهر خود

منافق را به آنی می‌کند از جمع منهایش

 

 

شعر ناصرخسرو در مدح امام علی (ع)

بهار دل دوستدار علی

همیشه  پر است از نگار علی

 

دلم زو نگار است و علم اسپرم

چنین واجب آید بهار علی

 

بچن هین گل، ای شیعت و خسته کن

دل ناصبی را به خار علی

مدح امام علی (ع)

هر که ز اهل عباست تابع آل عباست

منکر آل رسول دشمن دین خداست

 

دوستی خاندان درد دلم را دواست

جان علی ولی در حرم کبریاست

 

ولای مرتضی (ع)

دم به دم دم از ولای مرتضی باید زدن

دست دل در دامن آل عبا باید زدن

 

نقش حُب خاندان بر لوح جان باید نگاشت

مُهر مِهر حیدری بر دل چو ما باید زدن

 

دم مزن با هر که او بیگانه باشد از علی

گر نفس خواهی زدن با آشنا باید زدن

 

رسم پرستویی

شنیده‌ست از نجف گویا شمیم عطر دلجویی

که از مشهد بدان سو راه کج کرده است آهویی

 

نه ضرب‌آهنگ دل‌ها را فقط آن صبح خون کردی

که هر سو لاله‌ای دل خون، سری دارد به زانویی

 

دهان‌ها می‌شود شیرین ز فیض نامتان، آری

شنیدم یا علی می‌گفت زنبوری به کندویی

امیر

همیشه ساکن ما طی سالیان مدید!

امیر! فاتح دیرین قلعه‌های جدید!

 

شکوه شعله‌ورت، شاه آسمان ابد

که روشن است هنوز از گذشته‌های بعید

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×