دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
عشق برادر

ماهی که در جمال برابر نداشتی

در سینه غیر عشق برادر نداشتی

 

دادی به راه دوست دو دستان خود ولی

دست از غریب کرببلا برنداشتی

دیدۀ تر

روز و شب دیدۀ تر دارم من

منتظر بهر علمدارم من

 

چند روزی است کزو بی‌خبرم

از فراق و اَلمش خون جگرم

امی العباس

من ره‌آورد الست داورم

من امیرالمؤمنین را همسرم

 

خلقت من با مسمّا بوده است

صنع من سر معمّا بوده است

عباس من

عباس من پناه عالمین است

عباس من هم نفس حسین است

 

عباس من عصارۀ کمال است

عباس من صحیفۀ جمال است

برای حسین

ای دوم بانوی سرای علی

همدل و یار باوفای علی

 

افتخار همه کلابیه

حضرت فاطمه کلابیه

 

لطف امّ‌البنین

من یک کویر تشنه‌ام رحمی به من کن

بر من ببار ای ابر، باران را به تن کن

 

باران بگیرد حال من بهتر از این است

باران ببین دلواپسِ حال زمین است

 

کوه نجات

ای دل بپا کن بار دیگر میهمانی

از ما پذیرایی نما با روضه‌خوانی

 

مائیم و چشم ابری و سودای باران

امشب بیا لطفی نما بر حال یاران

وا ولدا

ای شده محرم به ولای ولی

فاطمۀ دوم بیت علی

 

اختر تابندۀ برج ادب

شیر زن خیل زنان عرب

 

آبِ رو

عشق تو را حسین به عالم نمی‌دهیم

در دست غیر حلقه‌ی خاتم نمی‌دهیم

 

زلف من از ازل به تو پیوند خورده است

این وصل را به گیسوی پر خم نمی‌دهیم

آه ای غربت بی‌نهایت

آسمان، مات و مبهوت مانده­ است در سکوت مه­‌آلود صحرا

یک بیابان عطش گشته جاری، پای دیوار تردید دریا

 

غوطه­‌ور مانده در حیرت دشت، پیکر مردی از نسل توفان

مردی از تودۀ  خون و آتش، مردی از تیرۀ روشنی­‌ها

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×