- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۱۱/۰۲
- بازدید: ۱۶۰۵
- شماره مطلب: ۹۸۷
-
چاپ
قیامتها به پا کردی
از آن روزی که زلفت را به روی نی رها کردی
میان جان مشتاقان، قیامت ها بهپا کردی
نمیدانم چه رازی بود بر لبهای خونینات؟
که نیهای جهان را در هوایش نینوا کردی
از آن روزی که بر دستت گرفتی راه شیری را
مدار گردش هفت آسمان را جابجا کردی
گرفتی در بغل چون جان شیرین پارۀ تن را
و با سختی خودت را از علی اکبر جدا کردی
تمام آسمان در چشمهایت تیره شد، وقتی
نگاه نا امیدت را به دنبالش رها کردی
و با لحنی بریده مثل دستان علمدارت
جوانان حرم را با دلی خونین صدا کردی
چه حالی داشتی ای کوه اندوه آن زمانی که
وداعی نیمه جان با «یا اخی ادرک اخا» کردی؟
چهل منزل جهان را همنوا با نالۀ زنجیر
به آیات کلام آسمانی آشنا کردی
هزاران سال پی در پی به دنبال تو میگریند
تو با زنجیر و با دمّام و با هیئت چهها کردی؟
پس از تو شعر گفتن سخت دشوار است مولا جان
چرا که قافیهها را یکایک «کربلا» کردی
-
خلوت شب
سیاهی قصد جان شمع میکرد
و فکر روز قلعوقمع میکرد
حسین اما میان خلوت شب
نشسته خارها را جمع میکرد
-
محرم میرسد...
مجال گریهها کوتاه کوتاه
محرم میرسد لبتشنه از راه
به یاد غنچۀ نشکفته کم کم
فرو میغلتد از کنج گلوگاه
-
به یاد دستهای با وفایت
فرات از کام خشکتشرمناک است
زداغت آتشی در جان خاک است
به یاد دستهای با وفایت
گریبان دوبیتی چاک چاک است
-
شمار زخمها افزونِ افزون
یکی دریا، یکی دریاچۀ خون
شمار زخمها افزونِ افزون
محرم میزند آرام آرام
ز چشمان دوبیتیهام بیرون
قیامتها به پا کردی
از آن روزی که زلفت را به روی نی رها کردی
میان جان مشتاقان، قیامت ها بهپا کردی
نمیدانم چه رازی بود بر لبهای خونینات؟
که نیهای جهان را در هوایش نینوا کردی
از آن روزی که بر دستت گرفتی راه شیری را
مدار گردش هفت آسمان را جابجا کردی
گرفتی در بغل چون جان شیرین پارۀ تن را
و با سختی خودت را از علی اکبر جدا کردی
تمام آسمان در چشمهایت تیره شد، وقتی
نگاه نا امیدت را به دنبالش رها کردی
و با لحنی بریده مثل دستان علمدارت
جوانان حرم را با دلی خونین صدا کردی
چه حالی داشتی ای کوه اندوه آن زمانی که
وداعی نیمه جان با «یا اخی ادرک اخا» کردی؟
چهل منزل جهان را همنوا با نالۀ زنجیر
به آیات کلام آسمانی آشنا کردی
هزاران سال پی در پی به دنبال تو میگریند
تو با زنجیر و با دمّام و با هیئت چهها کردی؟
پس از تو شعر گفتن سخت دشوار است مولا جان
چرا که قافیهها را یکایک «کربلا» کردی