- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۶/۰۱
- بازدید: ۱۴۷۹۵
- شماره مطلب: ۷۸۸۸
-
چاپ
نسیم پرچم
ما را نسیم پرچم تو زنده میکند
زخمی است دل که مرهم تو زنده میکند
خشکیده بود چند صباحی قنات اشک
این چشمه را ولی غم تو زنده میکند
آه ای قتیل اشک، نفسهای مرده را
شور تو، روضه و دم تو زنده میکند
ای خونبهای عشق، چه خوش گفت پیر ما:
«اسلام را محرم تو زنده میکند»
ما با غذای نذریتان رشد کردهایم
جان را عطای حاتم تو زنده میکند
آقا جسارت است، ولی داغ شیعه را
انگشتر تو، خاتم تو زنده میکند
بالای تل هم آتش این قوم خفته را
آن خواهر مکرم تو زنده میکند
«این کشتۀ فتاده به هامون» حسین اوست
خود را به اسم اعظم تو زنده میکند
فردای محشر و غم و طوفان و تشنگی
ما را امید زمزم تو زنده میکند
-
آتش اشک
ای خیمۀ عشق از تو بر پا مانده
ای از تو دهان علم هم وا مانده
از آتش اشکهایتان معلوم است
در کرب و بلا کودکیات جا مانده
-
محرم مثل تو ناحیه میخوانم؟ نمیدانم
چرا آوارۀ کوه و بیابانم؟ نمیدانم
چه میخواهد غم عشق تو از جانم؟ نمیدانم
به سمت آسمان رو میکنم هر جمعه میپرسم
کجایی ماه پشت ابر پنهانم؟ نمیدانم
-
ذکر لبان ما صف محشر بُود: حسین
شکر خدا که نور ولایت به ما رسید
الطاف خاندان کرامت به ما رسید
وقتی برای خون خدا نوحهخوان شدیم
بالاترین مقام عبادت به ما رسید
نسیم پرچم
ما را نسیم پرچم تو زنده میکند
زخمی است دل که مرهم تو زنده میکند
خشکیده بود چند صباحی قنات اشک
این چشمه را ولی غم تو زنده میکند
آه ای قتیل اشک، نفسهای مرده را
شور تو، روضه و دم تو زنده میکند
ای خونبهای عشق، چه خوش گفت پیر ما:
«اسلام را محرم تو زنده میکند»
ما با غذای نذریتان رشد کردهایم
جان را عطای حاتم تو زنده میکند
آقا جسارت است، ولی داغ شیعه را
انگشتر تو، خاتم تو زنده میکند
بالای تل هم آتش این قوم خفته را
آن خواهر مکرم تو زنده میکند
«این کشتۀ فتاده به هامون» حسین اوست
خود را به اسم اعظم تو زنده میکند
فردای محشر و غم و طوفان و تشنگی
ما را امید زمزم تو زنده میکند