مشخصات شعر

سرمۀ چشم

ای جهان غرق تمنایت، حبیبی یا حسین! 

ای بهشت ما تولایت، حبیبی یا حسین!


می‌شوی موسی کلیم اللَّه وقتی بنگرد 

برقی از طور تجلایت، حبیبی یا حسین


تربت تو، سرمۀ چشم هزاران جابر است 

برنمی دارم سر از پایت، حبیبی یا حسین


گفته‌ام یک یا حسین و، برده‌ام یک عمر سود 

من که دل بسته‌ام به سودایت حبیب یا حسین


در حقیقت، خواب را از چشم عاشق برده است 

جلوۀ حسن دل آرایت، حبیبی یا حسین!


کربلا باغ گل است و عالم، و آدم شدند 

محو چشم انداز گل‌هایت، حبیبی یا حسین


ای گل صد برگ زهرا، مهر زد با خون خود 

غنچه بر طغرای ‌امضایت، حبیبی یا حسین


ای زمین رنگین ز خونت، ای زمان مجذوب تو 

آسمان محو تماشایت، حبیبی یا حسین


ذکر تسلیما لامرک ظهر عاشورا شده است 

با خدای خویش، نجوایت، حبیبی یا حسین!


خیزران احساس کرد آن روز، پیغمبر زده است 

بوسه بر گلبرگ لب‌هایت، حبیبی یا حسین


ای لب لعل تو را، با عاشقان حق نمک
ذکر تسبیح شد یا لیتنا کنا معک

 

سرمۀ چشم

ای جهان غرق تمنایت، حبیبی یا حسین! 

ای بهشت ما تولایت، حبیبی یا حسین!


می‌شوی موسی کلیم اللَّه وقتی بنگرد 

برقی از طور تجلایت، حبیبی یا حسین


تربت تو، سرمۀ چشم هزاران جابر است 

برنمی دارم سر از پایت، حبیبی یا حسین


گفته‌ام یک یا حسین و، برده‌ام یک عمر سود 

من که دل بسته‌ام به سودایت حبیب یا حسین


در حقیقت، خواب را از چشم عاشق برده است 

جلوۀ حسن دل آرایت، حبیبی یا حسین!


کربلا باغ گل است و عالم، و آدم شدند 

محو چشم انداز گل‌هایت، حبیبی یا حسین


ای گل صد برگ زهرا، مهر زد با خون خود 

غنچه بر طغرای ‌امضایت، حبیبی یا حسین


ای زمین رنگین ز خونت، ای زمان مجذوب تو 

آسمان محو تماشایت، حبیبی یا حسین


ذکر تسلیما لامرک ظهر عاشورا شده است 

با خدای خویش، نجوایت، حبیبی یا حسین!


خیزران احساس کرد آن روز، پیغمبر زده است 

بوسه بر گلبرگ لب‌هایت، حبیبی یا حسین


ای لب لعل تو را، با عاشقان حق نمک
ذکر تسبیح شد یا لیتنا کنا معک

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×